فضای پر توهم رسانه‌ای پیرامون بیت کوین چگونه است؟

فضای پر توهم رسانه‌ای پیرامون بیت کوین چگونه است؟

اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی باشید که مدت‌هاست اخبار حوزه بیت کوین را دنبال می‌کنید، حتماً با مقاله‌ها و اخباری مواجه شده‌اید که از بیت کوین با عنوان سردمدار ویرانی و تخریب کننده محیط‌ زیست یاد می‌کنند. ولی این ادعاها تا چه حد صحت دارند؟

حتی استارتاپ‌های این در تلاش برای قدرت گرفتن این باور هستند. افراد مختلف تا به اینجا صدها میلیون دلار درزمینه آلت کوین‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند که تبلیغات آنها حول محور «مصرف بهینه انرژی» و «جایگزینی که نسبت به بیت کوین، با محیط‌ زیست همسویی بیشتر دارد»، می‌چرخد.

مردم در پروژه‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که برخی از آنها سرمایه‌گذاری‌هایی پرخطر به‌حساب می‌آیند و صد البته قصد نداریم نامی از آنها ببریم. این دسته از افراد در ICOهایی مشارکت می‌کنند که به خیالشان مانند حامیان اولیه بیت کوین، به ثروت‌های هنگفت می‌رسند. اما نباید این نکته را فراموش کنیم که گزارش کار این ICOها بیشتر از اینکه کاربردی و حلال مشکلات باشد، برای مصارف تبلیغاتی طراحی‌شده است.

از طرف دیگر بیشتر افراد سهم‌هایی از IPO هایی را خریداری نمی‌کنند، مگر اینکه تحت عنوان توکن های ارزهای دیجیتال نام‌گذاری شده باشند.

سراب واقعیت‌ها

فضای پر توهم رسانه‌ای پیرامون بیت کوین چگونه است؟

اینگونه که رسانه‌های جریان اصلی از بیت کوین صحبت می‌کنند، گویی که بیت کوین یکی از چهار سوار آخرالزمان محیط‌ زیست است. تیترهایی از قبیل «آیا می‌دانستید استخراج بیت کوین بیشتر از مصرف برق کل سنگاپور یا پرتغال انرژی برق بیشتری مصرف می‌کند؟» یا «آیا می‌دانستید تراکنش‌های بیت کوین هزاران برابر تراکنش‌های ویزا الکتریسیته مصرف می‌کند؟» نقل مجلس این قبیل رسانه‌ها هستند.

حال اگر فضای خبری پیرامون بیت کوین در رسانه‌های بزرگ و اصلی را دنبال کنید، احتمالاً با چنین استعاره‌هایی در مورد ارزهای دیجیتال و به‌ویژه بیت کوین روبه‌رو خواهید شد. اما این‌طور که مشخص است، طیف گسترده‌ای از این رسانه‌ها به دنبال آلوده کردن و مخدوش کردن اخبار و حقایقی هستند که در ارتباط با بیت کوین در جریان است.

این در حالی است که ازلحاظ فنی و آماری چنین اطلاعاتی صحت دارند، اما به روشی که درنهایت باعث اشتباه در فهم آنها می‌شوند، در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرند و بسیاری از زمینه‌های لازم برای فهم درست آنها حذف می‌شود.

آلودگی بیت کوین در برابر فیس‌بوک و گوگل

«آیا میدانید که استخراج بیت کوین سالانه بیست مگاتن دی‌اکسیدکربن وارد جو زمین می‌کند؟ و آیا میدانید که این میزان با تولید کربن جمهوری ایرلند برابر است؟» این تیتری است که یکی از خبرنگاران رسانه «جالوپنیک» در آگوست سال گذشته نوشته بود. تنها مشکلی که در رابطه با این تیتر وجود دارد، یکایی است که برای آن در نظر گرفته‌شده است؛ چراکه مگاتن واحد اندازه‌گیری قدرت انفجار است و نه میزان حجم گاز کربن‌دی‌اکسید واردشده در جو.

و اینکه جالوپینک یک رسانه مرتبط با خودرو است. به عقیده من، قصد نویسنده از بیان مگا تن، استفاده از یکای تن بوده که به‌اشتباه مگا تن بیان‌ شده است. شاید بتوان این‌گونه گفت که استفاده از مگا تن، تنها یک اشتباهی تایپی بوده است، اما مشکل اصلی اینجاست که چطور زمینه‌سازی در این خبر از میان‌ رفته است.

سؤال بدیهی بعدی که در ذهن خواننده منتقد شکل می‌گیرد، این است که چه میزان از زمینه‌سازی حذف‌شده و چه میزان از آنها در متن قرار گرفته است؟

طبق برآوردهای گوگل، عملیات‌های مختلف این غول اینترنتی دنیا، چیزی حدود یک و نیم میلیون تن گاز دی‌اکسیدکربن را تنها در سال ۲۰۱۰ وارد جو زمین کرده و این در حالی است که این رقم در ارتباط با فیس‌بوک چیزی در حدود سیصد هزار تخمین زده می‌شود.

فضای پر توهم رسانه‌ای پیرامون بیت کوین چگونه است؟

طبق اعلام خود گوگل، این شرکت در سال ۲۰۱۰ به تنهایی مسئول ورود ۱.۵ میلیون تن گاز دی‌اکسید‌کربن به جو زمین بوده است

اما به نظر نمی‌رسد که شما دوست داشته باشید بدانید که نگهداری تصاویر گربه یا صبحانه شما بر روی سرورهای فیس‌بوک برای همیشه، چه میزان کربن وارد جو زمین می‌کند و هر بار که در این وب‌سایت پست می‌گذارید چه بلایی به سر محیط‌ زیست می‌آورید!

اریک هالتهاوس یکی از محیط زیست گرایان رادیکال مقاله‌ای مسخره و اغراق‌آمیز درباره این موضوع در مجله وایرد نوشته است.

تمامی صحبت‌های اریک هالتهاوس، نویسنده مطلب بالا و به نوعی از فعالان سیاسی، را می‌توان تنها با یک جستجوی ساده در گوگل رد کرد و ادعاهایش را کاملاً واهی دانست. وی در متنی دیگر در ارتباط با آتش‌سوزی شهر «پارادایس» در ایالت کالیفرنیا که خانواده‌ها به دنبال بستگان گمشده خود بودند، یک متن جنجالی منتشر کرده بود.

مقایسه مصرف انرژی بیت کوین و سیستم‌های بانکی

«آندریاس ام آنتونوپولوس»، در ۱۹ نوامبر ۲۰۱۷ اظهار داشت:

نه این‌گونه نیست. تغییرناپذیری [در شبکه بیت کوین]، هدر رفت انرژی نیست. لامپ‌های کریسمس هدر دادن انرژی هستند.

علاوه بر حذف تأثیرات کربن دیگر شرکت‌های بزرگ و بزرگنمایی تأثیرات کربن بیت کوین و استخراج این ارز دیجیتال و استخدام دو کمدین به نام‌های «پن» و «تلر»، به‌منظور اجرای شوخی‌های نخ نمایی که مردم را وادار می‌کند به امضای تقاضانامه‌هایی تن دهند که استفاده از «آب» در محصولات شرکت‌های مختلف جلوگیری کنند، بسیاری از رسانه‌های فعال در حوزه ارزهای دیجیتال به دنبال بزرگ جلوه دادن مصرف انرژی در عرصه بیت کوین هستند.

این در حالی صورت می‌گیرد که مصرف انرژی صنایع رقیب مانند، استخراج طلا و سیستم‌های بانکی عنوان نمی‌شوند. به‌عنوان مثال هیچگاه مقایسه‌ای میان الکتریسیته مصرفی تراکنش‌های بیت کوین و تراکنش‌های ویزا کارت صورت نگرفته است.

فضای پر توهم رسانه‌ای پیرامون بیت کوین چگونه است؟

انتخاب ویزا کارت برای شروع را می‌توان به‌جا توصیف کرد، چراکه ویزا کارت تنها بخشی از یک روند بزرگ بانکداری است و مصرف الکتریسیته بیت کوین تنها صرف تراکنش‌ها نمی‌شود، بلکه صرف نگهداری و برقراری امنیت در تمام شبکه بیت کوین می‌شود که درنهایت سیستمی شفاف، غیرمتمرکز و صادق را پدید می‌آورد که دنیا تابه‌حال به خود ندیده است.

مردم دهه‌هاست که از نیروی برق برای پایدار ماندن دفاتر کل بانک‌ها و انجام تراکنش‌های بانکی خود استفاده می‌کنند و تا به اینجا ذره‌ای از نگرانی‌های خود در ارتباط با خطرات و پیامدهای چنین استفاده‌هایی، خم به ابروی خود نیاورده‌اند.

با استفاده از اطلاعاتی که در اختیار عموم قرارگرفته است و با محاسباتی ساده و محافظه‌کارانه، می‌توان به این جمع‌بندی رسید که بانک‌ها و مؤسسات مالی چیزی در حدود صد تراوات بر ساعت مصرف انرژی سالانه دارند و این رقم بیش از سه برابر انرژی مصرفی سالانه در شبکه بیت کوین است.

چرا حامیان محیط‌ زیست تا این اندازه از بیت کوین متنفرند؟

حامیان ارزهای دیجیتال و بیت کوین باید خوشحال باشند که بسیاری از رسانه‌ها با استفاده از پروپاگاندا و تاکتیک‌های مشابه به دنبال تخریب این ارز دیجیتال هستند؛ چراکه در طول تاریخ، چنین رسانه‌هایی با تمام کسب‌وکارها و نوآوری‌های موفق همین کار را انجام داده‌اند و همیشه گفته‌اند که «این محیط‌ زیست را نابود خواهد کرد».

در واقع ارزهای دیجیتال، آخرین توسعه از پروژه‌ای به قدمت دو قرن هستند که از آن با عنوان «انقلاب صنعتی» یاد می‌شود. انقلابی که در آن انسانیت و کرامت انسانی از کار در مزارع به ایجاد استانداردهایی ترقی یافته که اجداد ما تنها در رویاهایشان آن‌ها را مشاهده می‌کردند و تنها از خداوند طلب چنین زندگی راحتی را داشتند.

فضای پر توهم رسانه‌ای پیرامون بیت کوین چگونه است؟

منابعی که توسط این انقلاب برای انسان‌ها ایجادشده، به آنها اجازه می‌دهد تا در زمینه‌هایی متخصص شوند که پیش‌ از این، اسمشان را هم نشنیده بودند. خبرنگاری یکی از همین شاخه‌هاست. جایی که بسترهایی برای آنها فراهم می‌شود تا صرف‌نظر از آزادی‌هایی که همین انقلاب صنعتی به مردم داد، به آن حمله کرده و آن را به باد انتقاد بگیرند و درنهایت به آن انگ «نابودی کره زمین» بچسبانند.

امروزه تمام مردمی که در کشورهای جهان اول زندگی می‌کنند از نعمت وجود امنیت، بهداشت، سلامتی و آسایش بهره می‌برند و اصلاً خبر ندارند که انسان در طول تاریخ چه چیزهایی را پشت سر گذاشته و یادشان نخواهد آمد که گروه‌هایی از همین انسان‌ها به معنای واقعی باید قاره‌ها را با پای پیاده طی می‌کردند تا پایه‌گذار تمدن‌ها باشند.

با این حال بسیاری از خبرنگاران غربی و پروپاگانداهای سیاسی در کشورهای توسعه‌یافته، مردمانی از چین، هند، برزیل و شوروی سابق را به باد انتقاد می‌گیرند که چرا از نیروی برق برای چرخاندن چرخ انقلاب‌های‌شان استفاده کردند تا به همان رویایی برسند که غرب در سر داشته است.

حمله به مصرف انرژی برق بیت کوین صرفاً فقط انتقادی مضحک از جانب جهان اولی‌های مغرور است. بیش از یک میلیارد نفر از مردم جهان همچنان بدون بهره‌مندی از نظام‌های بانکی به زندگی خود ادامه می‌دهند و هیچ‌گونه دسترسی‌ای به بانک و خدمات بانکی ندارند. بقیه مردم دنیا هم در کشورهایی نظیر یونان، برزیل و ونزوئلا، از ارزهایی استفاده می‌کنند که امکان اطمینان به آنها وجود ندارد.

بگذارید مردم به بانک‌های نسل جدید تبدیل شوند!

منبع: ccn
guest

استفاده از محتوای توهین‌آمیز، غیراخلاقی، دیدگاه‌های غیراقتصادی، تبلیغات و اطلاعات تماس یا لینک‌های نامرتبط ممنوع است.

نقض قوانین ممکن است منجر به عدم تأیید دیدگاه‌ها یا مسدودسازی حساب کاربران شود.

1 دیدگاه
یک خواننده اتفاقی
یک خواننده اتفاقی
5 سال قبل

رفیق مقاله ت عالی بود. یک ملغمه ای بود از تئوری های توطئه، نقد استعمار و یک پیش بینی پیامبر گونه در مورد وضع زندگی بشر. من راستش یاد حرفهای رحیم پور ازغدی در مورد تحلیل وضعیت غرب افتادم.

مشکل نوشته شما و بسیاری از نوشته های مشابه اینه که از تخیلات نویسنده ش خیلی بیشتر از فکت های جهان واقعی نشات میگیره.

اولا مقاله ای که داره در مورد یک رخداد فیزیکی (در اینجا انتشار گاز دی اکسید کربن در صنایع مختلف) ادعایی میکنه بایستی حتما لینک به منابع معتبر داشته باشه. دوست من، مقاله علمی که ستون نویسی نیست توش بخوای از سلیقه خودت در مورد جهان پیرامون حرف بزنی لذا از این بابت نوشته شما در کل روی هواست.

دوم اینکه کلا مساله ای به اسم محیط زیست رو پاک کردی. داداش لازم نیست راه دوری بری که ببینی محیط زیست داره توسط تکنولوژی نابود میشه. به تک پا کافیه بری جاده چالوس، یا تالاب انزلی یا دریاچه هامون یا دشت رفسنجان یا دریاچه ارومیه یا شهر مسجد سلیمان یا همین تهران کوفتی خودمون که از لحاظ آلودگی صوتی و آبی و خاک تو دنیا اوله رو ببینی. سر جدت چیزی رو که همه مون صبح و شب داریم به چشم می‌بینیم انکار نکن.

حالا اینکه کل تکنولوژی دیجیتال اثرش روی محیط زیست چیه البته مورد بسیار تخصصی هست که شما هیچ اشاره ای هم به زمینه های علمی و سوابق تحقیقی در موردش نکردی.

همین تکنولوژی دیجیتالی که شما عشقش رو داری، یه امکانی داره به اسم سرچ که قبل از اینکه هر ادعایی در مورد چیزی کنی میتونی در موردش اندکی سرچ کنی ببینی کم و کیفش چطوره؟

مثلا شما اگه تو همین سرچ انجین گوگل خودمون سرچ کنی
The impact of internet on the environment
کلی مقاله جالب و باحال پیدا میکنی که به زوایای پیدا و پنهان این مساله پرداختند. مثل :

http://www.unep.or.jp/ietc/Publications/Integrative/EnTA/AEET/6.asp


تو کانتکس برزگتر شما میتونی پدیده انتشار گازهای گلخانه ای رو بررسی کنی ببینی اثر انتشار گازهای و گلخانه ای روی سیاره زمین چیه و چطوری آینده بشریت رو تهدید میکنه (تقلب : سرچ کن climate change most notable sources)

اگه داری مقاله ای در رد اثر منفی ارز دیجیتال روی محیط زیست مینویسی لابد اولش اصلا باید یه زمینه ای از اثرات احتمالی تکنولوژی دیجیتال روی میز زیست برای خواننده ایجاد کنی و بعد با تکیه بر شواهد ادعا رو رد کنی دیگه! دوست من از مقاله بسیار زیبای شما اینطور پیداست که تقریبا اطلاعاتت در مورد اثرات جانبی تکنولوژی دیجیتال صفره! از اون بدتر اینکه حتی روش نقد یک ادعا رو هم بلد نیستی. مثلا برای نقد ادعای ذکر شده توی مقاله ت اومدی ابعاد تولید گاز گلخانه ای گوگل و فیسبوک رو مقایسه کردی. کارت مثل این میمونه که از یه قاتل بپرسن چرا آدم کشتی طرف در دفاع از خودش بگه از هیتلر که کمتر آدم کشتم که!! این مدل (شبه) استدلال شما مغالطه معروفی هست به اسم Red Herring.

در نهایت اینم بگم که نظر من راجع به تکنولوژی دیجیتال داره روز به روز بدتر میشه. یکی از دلایلش هم دقیقا همین مقاله شماست : فضای آنلاین متاسفانه به انسانها بر اساس اطلاعاتشون «بلندی صدا» رو نمیده. به عبارت دیگه تبادل دانش در فضای آنلاین دچار چالش جدی هست. قدیما کسانی که مقاله می‌نوشتند یک کمینه اطلاعاتی رو در مورد اون زمینه مقاله شون داشتند. کلا نویسندگی و خبرنگاری برای خودش حرفه ای بود که نیاز به کسب اطلاعات و روش شناسی و تحقیق داشت. اما الان هرکسی که تایپ کردن بلده میاد تولید محتوا میکنه و هیچ «عامل کنترل کننده ای» هم نیست که اون محتوا رو به لحاظ صحت و سقم مورد بررسی قرار بده. با فشار یک کلیک من میتونم بدترین محتویات مغز گندیده خودم رو وارد فضای مجازی کنم و اون محتویات به لحاظ ظاهر ارائه دقیقا میتونه هم ارز مقاله یک دانشمند مثلا حوزه هوش مصنوعی قرار بگیره. در واقع هیچ فیلتری وجود نداره که به خواننده بتونه به طور خودکار مطالب صحیح و اصولی و عقلانی رو نشون بده. اینجا همه چیز درهمه!!!