بیت کوین؛ استخراج و انرژی

بیت کوین؛ استخراج و انرژی

زندگی بشر همواره با مصرف انرژی همراه بوده است. پس از انقلاب صنعتی و تغییر روش زندگی انسان‌ها، تأمین انرژی اهمیتی دوچندان یافته است. در عصر جدید که با افزایش جمعیتِ کره زمین و ظهور فناوری‌های جدید روبه‌رو هستیم، این مسئله به امری حیاتی تبدیل شده است.

هر کاری که انسان انجام می‌دهد، نیازمند انرژی است. بیت کوین به‌عنوان ارز دیجیتالی که از روش اثبات کار (Proof of Work) برای تأمین امنیت خود استفاده می‌کند، مصرف انرژی بسیار زیادی دارد. این مصرف انرژی و نحوه تأمین آن همواره محل بحث‌هایی جدی بوده است.

یکی از انتقادهای مهمی که درباره مصرف برق در مراکز استخراج بیت کوین مطرح می‌شود، به آلودگی ناشی از سوخت‌های فسیلی برای تولید این برق مربوط است. راهکارهای متعددی برای کاهش ردپای کربنی بیت کوین و حتی تبدیل آن به صنعتی بدون کربن ارائه شده است.

مطلبی که درادامه می‌خوانید، برگرفته از مقاله‌ای از وب‌سایت بیت کوین مگزین است که موضوع آن اهمیت مصرف انرژی و نقش آن در حیات بشری است و وضعیت فعلی و آینده مصرف انرژی در بیت کوین را بررسی می‌کند. با ما همراه باشید تا ببینیم بیت کوین چه نقشی می‌تواند در تحولات انرژی در زندگی انسان ایفا کند.

انرژی بنیان حیات

بیت کوین؛ استخراج و انرژی
ما در بخش اعظم تاریخ حیات خود روی زمین از زحمت انسان و حیوان استفاده کرده‌ایم.

انرژی بنیان هستی است. در آغاز زمان که به آن مهبانگ (Big Bang) می‌گویند، همه کیهان از گلوله‌ای متراکم از انرژی تشکیل شده بود. با گذشت میلیاردها سال از آن لحظه، هنوزهم اهمیت انرژی از بین نرفته است. حتی امروز هم همه مواد انرژی دارند. این دیدگاه کانون معادله مشهور اینشتین، ۲E=MC را تشکیل می‌دهد. انرژی اَشکال گوناگونی دارد؛ از حرکت دست (انرژی جنبشی) گرفته تا کالری موجود در غذا (انرژی شیمیایی) و نور ساطع‌شده از خورشید (انرژی الکترومغناطیسی) و گرمای کتری (انرژی گرمایی). می‌توان این فهرست را همین‌طور ادامه داد؛ اما مفهوم اصلی همه آن‌ها یکسان است. انرژی نیروی لازم برای انجام هر‌کاری است؛ اما همه انواع انرژی به یک اندازه تولید نمی‌شود.

دو قانون اول ترمودینامیک به ما می‌گوید که انرژی حفظ می‌شود؛ اما به‌سمت تعادل می‌رود. جسمی داغ که انرژی زیادی دارد، اگر به جسمی سرد که انرژی کمی دارد، بچسبد، تا جایی گرمای خود را از دست می‌دهد که هر دو جسم به دمای یکسان (تعادل) برسند. در مسیر این حرکت به‌سمت تعادل، نظم از بین می‌رود و با هدررفت گرما آنتروپی افزایش می‌یابد.

آنتروپی به ما می‌گوید که انرژی یک سیستم میان اجزای آن توزیع می‌شود. برای کاهش آنتروپی در برخی از بخش‌های سیستم، باید در بخش‌های دیگر آنتروپی افزایش یابد. وقتی از انرژی صحبت می‌شود، عواملی فراتر از آنتروپی نیز درگیر هستند؛ به‌ویژه تراکم و بازده. برخی از اَشکال انرژی به‌اصطلاح چگال‌تر از اَشکال‌ دیگر آن هستند. استخراج انرژی از منابع دارای آنتروپی کمتر، بازده بیشتری دارد.

این نابرابری میان اَشکال مختلف انرژی درعمل از این هم بیشتر است. به‌عنوان مثال، در بسیاری از فرایندهای صنعتی، گرما هدررفت انرژی محسوب می‌شود که همان آنتروپی در معنای حقیقی آن است. اَشکال دیگر انرژی روی زمین فراوان‌اند؛ اما مهار و استفاده از آن‌ها اغلب دشوار است. امروزه، سوزاندن علوفه (سوخت‌های زیستی) برای تولید انرژی در ابعاد صنعتی و بزرگ کاری احمقانه است. ازاین‌رو، انسان‌ها تمام سیاره را به‌دنبال مواد‌معدنی کمیاب زیرورو می‌کنند تا از آن‌ها باتری‌های گران‌قیمت بسازند، به این امید که این باتری‌ها بتوانند چندین ساعت انرژی فشرده‌شده را در زمان نیاز به ما بدهند.

تنها انرژی نیست که برای ما اهمیت دارد؛ بلکه نظم انرژی هم مهم است. ما می‌خواهیم که انرژی را در خالص‌ترین شکلش به‌دست بیاوریم. می‌خواهیم انرژی به‌راحتی دستورپذیر و انتقال‌دادنی به جایی باشد که به آن نیاز داریم. ما به‌دنبال نوعی از آن هستیم که برای همه‌چیز کاربردی باشد.

انرژی را می‌توان خالص‌سازی کرد؛ به‌طوری‌که متمرکزتر و کاربری آن بیشتر و مهارش آسان‌تر شود. یک وات انرژی که در موقع لزوم ازطریق یک سیم کوچک انتقال‌پذیر باشد، بسیار ارزشمندتر از یک وات حرارت پراکنده است. نباید فراموش کرد نیروگاه‌ها انرژی را «تولید» نمی‌کنند؛ بلکه آن را به شکلی مفید تبدیل می‌کنند. ازاین‌رو، مصرف انرژی به توانایی‌های ما در تبدیل‌کردن آن بستگی دارد و این توانایی‌ها به قوانین فیزیک و فناوری موجود و واقعیت‌های اقتصادی محدود است. بخش بزرگی از این ردپا برای خالص‌سازی انرژی به تبدیل‌پذیرترین شکل ممکن استفاده می‌شود. این شکل خالص درحقیقت همان الکتریسیته است.

عصر الکترون

الکتریسیته یا همان برق خالص‌ترین شکل انرژی است. برق بسیار متراکم است و این قابلیت را دارد که ازطریق خط انتقال انرژی از کشوری به کشور دیگر منتقل شود. کاربردپذیری چندگانه برق هم بسیار چشمگیر است؛ به‌گونه‌ای که می‌تواند انرژی لازم برای خودروها، لوازم‌خانگی، بسیاری از فرایندهای صنعتی و حتی همه دستگاه‌های استفاده‌شده در فناوری اطلاعات را فراهم کند.

برق را می‌توان پادشاه نظم انرژی نیز دانست؛ به‌همین‌دلیل، فناوری همچنان برق را به‌عنوان منبع اصلی انرژی انتخاب می‌کند. با تداوم این روند، اقتصاد ما به‌طور فزاینده‌ای به این شکل از انرژی وابسته می‌شود و سیاست‌های متنوع اقلیمی نیز به این روند برقی‌سازی سرعت می‌بخشد.

در کشورهای توسعه‌یافته، اینکه برق در همه‌جا باید در‌دسترس باشد، به‌عنوان امری مسلم پذیرفته شده است؛ اما درعین‌حال، وابستگی به برق ممکن است مشکل‌ساز باشد. برق پدیده‌ای محدود به جغرافیاست. اگر خطوط انتقال وجود نداشته باشد، برق در همان محل تولید می‌ماند. این در حالی است که سوخت‌های فسیلی که انرژی لازم برای رشد اقتصادی ۲۵۰ سال گذشته جهان را تأمین کرده‌اند، از همه‌جای دنیا دست‌یافتنی هستند و با هزینه‌ای کم می‌توان آن‌ها را ذخیره کرد و به هرجایی که لازم باشد، منتقل کرد.

نکته دیگر این است که به‌‌طورمداوم به برق نیاز نداریم. تلفن‌همراه ما همیشه به برق متصل نیست و فقط هنگامی که به شارژ مجدد نیاز داریم، آن را به برق وصل می‌کنیم. ناگفته نماند تأمین برق نیز با محدودیت‌هایی همراه است. ساخت نیروگاه‌های برق جدید و تکمیل فرایندهای قانونی لازم زمان می‌برد و زیرساخت‌های انتقال و تولید برق نیازمند هزینه‌های سنگینی است؛ ازاین‌رو، عرضه بالقوه برق در کوتاه‌مدت تقریباً ثابت است.

بااین‌حال باتوجه‌به ناپایداربودن عرضه‌ و تقاضای برق، وجود شبکه توزیع متوازن امری ضروری است. ازآن‌جاکه شبکه‌های توزیع درواقع مدارهایی عظیم هستند، اگر عرضه با تقاضا تناسب نداشته باشد، نوسان‌های متعاقب آن در ولتاژ و فرکانس ممکن است باعث خاموشی شود. به‌بیان دیگر، برق هم مثل هر کالای دیگری باید متناسب با تولید آن مصرف شود. سرمایه‌گذاری زیادی در بخش تولید باتری‌های صنعتی انجام شده است؛ اما این فناوری هنوز برای ذخیره‌سازی بلندمدت قابل‌اتکا نیست.

خوشبختانه بخش اعظم نوسان‌های تقاضا همدیگر را خنثی می‌کنند. با‌وجود‌این، گردانندگان شبکه با منابع مختلف تولید برق و مکانیسم‌های ذخیره‌سازی و برنامه‌های قطع بار، توازن را در عرضه‌ و تقاضا حفظ می‌کنند. یکی دیگر از روش‌های رایج حفظ توازن در عرضه‌ و تقاضای برق استفاده از منابع انعطاف‌‍پذیری مثل گاز طبیعی است. تمام این‌‌ها بدان‌معناست که خالص‌سازی انرژی در قالب برق و به‌صورت قابل‌اتکا هزینه‌بر و دشوار است و تمدن کنونی به الکترون‌های ارزشمند وابسته است؛ اما همیشه این‌طور نبوده است.

مصرف انرژی بیشتر

شرایط و وضعیت زندگیِ نوع بشر به‌طور پیش‌فرض فقر مطلق است. جهان طبیعی جای مطلوبی برای انسان‌ها نیست. محیط‌زیست برای ما نه پایدار است و نه ایمن؛ مگر‌اینکه خودمان آن را تغییر دهیم. زیست‌‌پذیربودن زمین برای انسان به توانایی او برای استخراج منابعی از محیط برای محافظت و تغذیه و تداوم حیات بستگی دارد.

ما در بخش اعظم تاریخ حیات خود روی زمین از زحمت انسان و حیوان استفاده کرده‌ایم تا این کار را انجام دهیم. بی‌تردید دستاوردهای مهم بشر و آسایش جهان امروز یا همان امید به زندگی و فراوانی منابع و ثروت مادی با کشفی ممکن شده که در ۲۵۰ سال پیش روی داده است؛ همان کشفی که منبعی دیگر غیر از انسان و حیوان را برای کار به عرصه آورد: ماشین.

ماشین‌ها توانایی تولید را افزایش می‌دهند. برای نمونه، دستگاه چاپ افزایش چشمگیری در حجم اطلاعاتی ایجاد کرد که انسان می‌توانست در هر واحد زمان به کاغذ منتقل کند. ماشین‌ها قابلیت‌های جدیدی نیز پدید آوردند که پیش‌از‌آن برای انسان ممکن نبود. به‌عنوان نمونه‌، دستگاه MRI یا دیگر تجهیزات تصویربرداری پزشکی که امکان دیدن درون اعضای بدن را فراهم می‌کنند؛ هیچ حجمی از کار انسانی قادر نیست آن را انجام دهد.

بااین‌همه، ماشین‌ها خودشان کار نمی‌کنند؛ بلکه نیازمند تأمین انرژی از بیرون هستند. هرچه سوخت موردنیاز برای ماشین‌های ما ارزان‌تر و فراوان‌تر باشد، کار ماشینی بیشتری برای ارتقای استانداردهای زندگی در‌اختیارمان خواهد بود. برای مثال، پیشرفت فناوری و افزایش کیفیت زندگی در قرن‌های بعد از انقلاب صنعتی را ببینید. اگر مصرف متوسط روزانه انرژی هر آمریکایی را مبنا قرار دهیم، هر نفر معادل کار ۶۰۰ انسان را در خدمت خود دارد، بدون اینکه هیچ‌یک از حقوق بشر را نقض کرده باشد. این در حالی است که در بیشتر تاریخ بشر، توانایی تولید هر فرد به‌اندازه چیزی بوده است که می‌توانست با دو دست خود کسب کند.

امروز، توانسته‌ایم خود را از این محدودیت رها کنیم؛ اما نتیجه این بوده است که بیش از هرزمان دیگری به کار ماشینی وابسته شده‌ایم. برخی رویدادها این واقعیت را خیلی خوب آشکار می‌کنند که ما به ماشین‌ها وابسته‌ایم. برای نمونه، در زمستان۲۰۲۱ طوفان باعث قطعی برق در ایالت تگزاس شد و درنتیجه آن، این ایالت با کمبود آب و غذا و مشکلاتی حیاتی در زیرساخت‌ها و کشته‌شدن ده‌ها انسان مواجه شد. اگر چند روز برق برای روشن نگه‌داشتن ماشین‌هایمان نداشته باشیم، این واقعیت تلخ را بهتر درک می‌کنیم که تمدن نوین تا چه اندازه شکننده است؛ اما این‌ها باعث نمی‌شود که چیزی از نیاز ما به انرژی بیشتر در آینده کم شود.

به تعبیری می‌توان گفت که انرژی اَبَرمشکل بشر است. سخت‌ترین مسائلی که به‌عنوان یک گونه با آن‌ها مواجه هستیم، فقط با تبدیل میزان بیشتری از انرژی به اَشکال‌ شدیداً منظم حل‌شدنی است. اگر این اتفاق بیفتد، هزینه حمل‌ونقل ناچیز می‌شود، غذا را می‌توان با منجمدکردن به هر‌جای دنیا فرستاد، هزینه نمک‌زدایی و دیگر فرایندهای شیرین‌سازی آب به‌شدت کاهش می‌یابد و با حل بحران آب تأثیرات منفی آن بر سلامت ما را از بین می‌برد.

یکی از عوامل محدودکننده ظرفیت محاسباتی ما در جهان دسترسی به سیلیکون است؛ عنصری کمیاب که به‌دلیل ویژگی‌هایش در بخش‌های مختلف صنعت، ازجمله ماشین‌ها و رایانه‌ها استفاده می‌شود. بااین‌حال، این هم مشکلی است که با در‌اختیار داشتن انرژی فراوان حل‌شدنی است. اگر انرژی نباشد، مجبوریم برای یافتن راهکارهای جایگزین تقلا کنیم.

روی دیگر این سکه، واقعیتی ناخوشایند است: تولید انرژی کمتر باعث تشدید مشکلات موجود و ایجاد مشکلات جدیدتر می‌شود و انرژی کمتر، یعنی منابع کمتر برای حفظ حیات، غذای کمتر، فرصت‌های اقتصادی کمتر و هزینه بیشتر زندگی. این وضعیت در طولانی‌مدت به افول تمدن و رنج انسان‌ها منجر می‌شود که به‌معنای بروز بی‌نظمی است. تا آن‌جا که به حیات بشری مربوط می‌شود، راه‌حل در انرژی کمتر نیست.

یکی از استدلال‌ها در مخالفت با این دیدگاه آن است که می‌توان با ارتقای بازدهی، نیاز به انرژی بیشتر را رفع کرد. چرا نتوانیم با انرژی کمتر کار بیشتری انجام دهیم؟ پاسخ کوتاه به این انتقاد آن است که هرگز این کار را نمی‌کنیم. براساس پارادوکس جوُنز (Jevons Paradox)، افزایش بهره‌وری از یک منبع انرژی، تنها باعث افزایش تقاضای بیشتر برای استفاده از آن منبع می‌شود. به‌عنوان مثال، خودرویی که بازده زیادی دارد، به استفاده بیشتر از خودرو منجر می‌شود، نه مصرف کمتر بنزین. درمقابل، مصرف انرژی باعث می‌شود انرژی بیشتر در‌دسترس قرار گیرد. بیشتر انرژی ما امروزه برای کشف و استخراج و توسعه منابع انرژی بیشتر برای فردایمان مصرف می‌شود.

با این اوصاف، هیچ چشم‌انداز خوش‌بینانه‌ای نیست که بگوید بشر در آینده بیشتر از امروز انرژی مصرف نخواهد کرد. هرچه راه‌های جدید و ارزان‌تری برای تأمین انرژی ماشین‌ها کشف کنیم، کیفیت زندگی نیز بهتر خواهد شد. این فرایند به چرخه طبیعی روی کره زمین محدود نیست؛ چراکه انسان اگر به انرژی کافی دست یابد، می‌تواند محیط سیاره‌های دیگر را نیز با ماشین تغییر دهد و از آن برای حفظ حیاتش استفاده کند. این چشم‌اندازی است که به ما انگیزه می‌دهد و باور داریم که ارزش پیگیری جدی را دارد.

پول و انرژی

پول این امکان را می‌دهد که بر منابع مسلط باشیم. اگر انرژی را توانایی انجام کار بدانیم، تسلط بر منابع شکلی از انرژی بالقوه به‌شمار می‌رود. بی‌تردید، پول و انرژی همیشه باهم در ارتباط بوده‌اند. نیک سابو (Nick Szabo) در مقاله تأثیرگذار خود با عنوان Shelling Out که درباره منشأ پول نوشته است، مفهوم «گران‌بهایی جعل‌ناپذیر» (Unforgeable Costliness) را به‌عنوان خصیصه‌ای ضروری برای انواع پول‌های نخستین معرفی می‌کند.

در طول تاریخ، احتمال کاربرد یک کالا به‌عنوان واسطه انتقال ارزش تابعی از میزان دشواری تولید یا به‌دست‌آوردن واحدهای بیشتری از آن کالا بوده است. به‌بیان بهتر، برای اینکه یک کالا به‌عنوان پول در بازار آزاد پذیرفته شود، باید تولید آن ازلحاظ زمان و انرژی هزینه‌بر باشد.

در قرن هفدهم، مهره‌های صدفی در میان بومیانی که در سرزمین‌های داخلی و دور از ساحل آمریکا زندگی می‌کردند، دارای ارزش تلقی می‌شد. آن‌ها برای به‌دست‌آوردن این صدف‌ها می‌بایست به نزدیک سواحل اقیانوس می‌رفتند و رفت‌وبرگشت به ساحل سفری بسیار پرزحمت بود. بومیان جزایر یاپ در میکرونزی قرن‌ها از سنگ‌های رای (Rai) که به شکل دیسک‌های بزرگ تراشیده می‌شدند، به‌عنوان شکلی نخستین از پول استفاده می‌کردند. سنگ‌های رای که وزنشان حتی به چهار تُن می‌رسید، در جزایر یاپ یافت نمی‌شدند؛ یعنی واردکردن آن‌ها به جزیره نیازمند صرف انرژی بسیار زیادی بود. این‌ها حتی از آخرین انواع پول‌ها که طلا جزو مهم‌ترین آن‌هاست، کمیاب‌تر هستند و ساختشان نیازمند انرژی فراوانی است.

شخصیت‌های برجسته‌ای مثل هنری فورد (Henry Ford) و توماس ادیسون (Thomas Edison) و باکمینستر فولر (Buckminster Fuller) مدافع این ایده بوده‌اند که پول پشتوانه انرژی داشته باشد؛ البته عقلانی و عملی‌ بودن این پیشنهادها همچنان جای بحث است. حتی دلار آمریکا که ارزی فیات با هزینه تولید نزدیک به صفر است، به یک معنا «پشتوانه» انرژی دارد. بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت جهان، یعنی عربستان، چندین دهه است که پذیرفته در ازای حمایت نظامی ایالات متحده نفت خود را به دلار بفروشد. این توافق همان چیزی است که امروزه آن را سیسم پترودلار می‌خوانند.

در بیت کوین هم مبدع آن، ساتوشی ناکاموتو، رابطه میان انرژی و پول را آشکار کرد. الگوریتم اثبات کار بیت کوین بازآفرینی‌ای از همان مفهوم «گران‌بهایی جعل‌ناپذیر» متعلق به سابو است. بیت‌کوین‌های جدید به ماینرهایی پرداخت می‌شود که به‌طور قابل‌اثباتی انرژی مصرف می‌کنند. اثبات کار هنوزهم تنها روشی است که می‌توانیم با آن در سیستمی دیجیتال اثبات کنیم که در دنیای واقعی انرژی مصرف شده است.

به‌تازگی مایکل سیلور (Michael Saylor)، مدیرعامل مایکرواستراتژی (Microstrategy)، مفهوم جدیدی را مطرح شده است که پول را به‌عنوان فناوری برای انتقال انرژی در فضا و زمان تعریف می‌کند. سیلور بیت کوین را «پربازده‌ترین شبکه انرژی در تاریخ جهان» می‌داند. او می‌گوید: «چالش بشر این است که چگونه انرژی را ذخیره و در قلمرو فضا و زمان منتقل کند.»

بیت کوین با‌توجه‌به عرضه ثابت و ماهیت دیجیتالش از اتلاف انرژی که در فرایند انتقال شبکه‌های قدیمی امری رایج است، مصون مانده است. اگر بخواهیم انرژی پولی ذخیره‌شده در طلا را در بُعد فضا انتقال دهیم، هزینه‌های حمل و انتقال چشمگیری خواهد داشت. دلار آمریکا و دیگر ارزهای فیات هم با آنکه بر‌اساس قابلیت فروش طلا در بُعد فضا ارتقا یافته‌اند، در انتقال انرژیِ پول در بُعد زمان ضعیف عمل کرده‌اند.

استخراج بیت کوین

استخراج بیت کوین

بیت کوین را می‌توان ماشین توزیع‌شده‌ای در نظر گرفت که صدور واحدهای پولی کمیاب و تسویه تراکنش‌های مالی را به‌طورخودکار انجام می‌دهد. لازمه سیستم برای رسیدن به این اهداف آن است که استخراج‌کنندگان به‌طور قابل‌اثباتی برق مصرف کنند تا شبکه تراکنش‌ها را مرتب کند و تسویه نهایی تراکنش‌ها را بدون نیاز به طرف ثالث مطمئن انجام دهد. این روش اثبات کار ارتباطی را میان جهان فیزیکی و جهان دیجیتالی ایجاد می‌کند که دست‌کاری‌شدنی نیست. عدد نانس (Nonce) که برای تولید بلاک معتبر استفاده می‌شود، نتیجه فرایندی فیزیکی است که نیازمند مصرف انرژی است.

بیت کوین نیز مانند دیگر ماشین‌ها نوعی فناوری به‌حساب می‌آید، با این تفاوت که هدفش ارتقای بهره‌وری است. این ابداع ساتوشی ناکاموتو در قرن‌های آینده به دو طریق در زمان صرفه‌جویی خواهد کرد:‌ ۱. بیت کوین از دارندگان این ارز دیجیتال در‌مقابل سرقت بزرگ زمان به‌دست بانک‌های مرکزی و رژیم پولی تورمی آن‌ها محافظت می‌کند؛ ۲. بیت کوین منابعی را آزاد می‌کند که قرار است برای مدیریت عرضه پول صرف شود، همان‌طور‌که دیگر پیشرفت‌های فناوری بشر را در طول تاریخ از انجام کارهای پیش‌پاافتاده آزاد کرده و به‌سمت افزایش بهره‌وری برده‌اند. ازاین‌رو، تقریباً هرگز نمی‌بینید کسی در خانه ماشین لباس‌شویی داشته باشد؛ اما لباس‌هایش را با دست بشوید.

برای اینکه رابطه بیت کوین را با بخش انرژی به‌درستی درک کنیم، ابتدا باید با اقتصاد استخراج بیت کوین به‌اندازه کافی آشنا باشیم. اولین لازمه استخراج بیت کوین سخت‌افزار تخصصی و برق و اتصال اینترنت است. کار استخراج را می‌توان در هر جای دنیا و در هر ساعتی از شبانه‌روز انجام داد. درآمد ماینرها مشخص نیست که چقدر باشد؛ اما هزینه‌هایشان معمولاً ثابت و البته هزینه اصلی به انرژی مربوط است. به‌همین‌دلیل، ماینرهای بیت کوین در همه‌جای کره زمین به‌دنبال ارزان‌ترین برق هستند. آنان معمولاً از برقی استفاده می‌کنند که اگر برای این کار استفاده نشود، هدر می‌رود.

به‌عبارت‌دیگر، استخراج بیت کوین چاه انرژی بدون نیاز به مجوز است. هرکسی در هرجایی از جهان می‌تواند با متصل‌کردن دستگاه‌های استخراج خود به منبع برق، کسب درآمد کند. این چاه دربرابر زمان و فضا بسیار انعطاف‌پذیر است. استخراج‌کنندگان بیت کوین هیچ وظیفه‌ای در‌قبال مشتریان ندارند و هر زمان که خواستند، می‌توانند دستگاه‌هایشان را روشن یا خاموش کنند.

استخراج بیت کوین برای بخش انرژی هم تقاضای مداوم و درآمد دارد و امکان کسب درآمد از انرژی بدون استفاده را فراهم می‌کند. نظم انرژی چنان منبع ارزشمندی است که بی‌استفاده‌گذاشتن آن نادانی است و ماینرهای بیت کوین نمی‌گذارند چنین اتفاقی بیفتد. آنان نوسان‌های عرضه برق حاصل از منابع تجدیدپذیر را تعدیل و از گازی نیز استفاده می‌کنند که پس از استخراج هدر می‌رود یا سوزانده می‌شود.

آینده انرژی و استخراج بیت کوین

بیت کوین به هرکسی که در هرجایی و هرزمانی راه ارزان‌تری برای تولید انرژی پیدا کند، پاداش می‌دهد و از این طریق مردم را تشویق می‌کند که از اَشکال جدید و پربازده‌تر تولید انرژی استفاده کنند. وجود مشوق مالی مستقیم برای تولید پربازده‌تر انرژی و کشف راه‌های جدید برای استفاده از منابعی که تا پیش‌از‌این مقرون‌به‌صرفه نبودند، باعث می‌شود که قیمت انرژی در جهان کاهش یابد.

چه‌بسا شاهد این باشیم که مراکز استخراج بیت کوین باعث شکل‌گیری سکونتگاه‌های جدید انسانی باشند. در‌حالی‌که در گذشته تولید انرژی فقط در مناطق نزدیک به محل مصرف نهایی (مراکز پرجمعیت) می‌توانست پایدار باشد، استخراج بیت کوین این امکان را می‌دهد که در مناطق دورافتاده‌ نیز زیرساخت تولید برق ایجاد و با استفاده از شبکه بیت کوین از آن کسب درآمد کنیم. پس از بازگشت سرمایه اولیه، می‌توانیم با استفاده از سود استخراج زیرساخت‌ها را گسترش دهیم و مراکز مسکونی یا تجاری جدید را ایجاد کنیم تا بتوانند از منابع انرژی ارزان و فراوان بهره‌مند شوند.

مشوق‌های اقتصادی باعث می‌شود که استخراج بیت کوین در دهه‌های آینده بخش انرژی را کاملاً اشباع کند. هم‌گرایی تدریجی این دو بخش از هم‌اکنون آغاز شده است و ادامه خواهد یافت. تولیدکنندگان انرژی برق مازادی که با قیمت ارزان یا نرخ منفی به شبکه تزریق خواهند کرد، به شبکه بیت کوین می‌فروشند و ماینرها نیز با ادغام، تولید برق و زیرساخت خود را برای افزایش سود و مزیت رقابتی ایجاد خواهند کرد. بدین‌ترتیب، ماینرهایی که بیشترین بازدهی را دارند، در آینده تولیدکننده انرژی نیز خواهند بود.

حال سؤال این است که در چه مقطعی به اشباع کامل می‌رسیم؟ دروف بانسال (Dhruv Bansal) از شرکت آنچیند کپیتال (Unchained Capital) در نظریه‌ای با عنوان «حدس ناکاموتو» (Nakamoto Conjecture) پاسخ جالبی به این پرسش می‌دهد. بانسال پیش‌بینی می‌کند سود حاصل از استخراج بیت کوین با سود فروش برق به شبکه برق‌رسانی در نقطه‌ای خاص به تعادل برسد. پس‌ازآن، استخراج فراتر از این آستانه صرفه اقتصادی برای تولیدکننده انرژی نخواهد داشت؛ چون سود فروش برق بیش از سود استخراج خواهد بود. علاوه‌براین، اگر استخراج کمتر از این آستانه باشد، هنوز مشوق اقتصادی کافی برای ادامه استخراج وجود دارد.

حدس ناکاموتو

درنتیجه، سهم مصرف بیت کوین از تولید انرژی جهانی تا جایی افزایش می‌یابد که مشارکت‌کنندگان از این تفاوت سود می‌برند. بانسال به سهم انرژی بیت کوین «نرخ ناکاموتو» (Nakamoto Ratio) می‌گوید؛ یعنی بخشی از تولید انرژی جهانی که به تضمین پایه پولی اختصاص دارد. مقدار بهینه این نرخ هنوز جای بحث دارد؛ اما فرضیه بانسال این است که وقتی به نقطه اشباع برسیم؛ یعنی جایی که سود استخراج با سود فروش برق برابر شود، نرخ ناکاموتو ثابت خواهد شد. این نقطه همان بخش از انرژی جهانی است که برای تضمین عرضه پول استفاده می‌شود.

ما هنوز فاصله بسیاری با این نقطه اشباع داریم. مصرف انرژی بیت کوین همچنان برای اینکه سهم درخورتوجهی در مصرف انرژی جهان داشته باشد، جا دارد تا ۱۰۰ برابر رشد کند. سود استخراج بیت کوین بسیار فراتر از درآمد تولیدکنندگان سنتی انرژی ادامه خواهد یافت. امروزه، ماینرهایی که از جدیدترین تجهیزات تولید استفاده می‌کنند، به‌ازای هر کیلووات‌ساعت بیش از ۰٫۴ دلار درآمد دارند. این در حالی است که متوسط قیمت مصرف خانگی برق در آمریکا ۰٫۱۳ دلار در هر کیلووات‌ساعت است. تازه این قیمت با احتساب هزینه انتقال و توزیع است؛ یعنی درآمد حاصل از فروش عمده برای تولیدکنندگان برق خیلی کمتر از این مقدار است.

معنی تمام این‌ صحبت‌ها برای بشر چیست؟ پیش‌بینی ما انقلاب انرژی دیگری است.

انرژی هسته‌ای و آینده

انرژی هسته‌ای و آینده

انرژی هسته‌ای همچنان بهترین گزینه برای برق ارزان، فراوان، پاک و ایمن است. باور ما این است که استخراج بیت کوین باردیگر به رؤیای فراموش‌شده انرژی هسته‌ای جان می‌دهد؛ چون اقتصاد انرژی هسته‌ای را از پایه دگرگون می‌کند. ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای درمقایسه‌با دیگر انواع نیروگاه‌ها گران‌تر و هزینه‌های سرمایه‌ای و زمان لازم برای ساخت آن‌ها بیشتر است. به‌همین‌دلیل، دوره بازگشت سرمایه ممکن است چندین دهه طول بکشد. در اقتصادهای توسعه‌یافته، تردید به رشد تقاضا در آینده و رقابت شدید میان دیگر منابع تولید انرژی خطر سرمایه‌گذاری در انرژی هسته‌ای را افزایش داده است؛ اما درعین‌حال، گرایش جهانی به‌سمت آزادسازی بازار بار تأمین مالی پروژه‌های هسته‌ای جدید را از بخش دولتی به بخش خصوصی منتقل کرده است. درمجموع، نیروگاه‌های هسته‌ای جدید فقط زمانی ساخته می‌شوند که درآمد پیش‌بینی‌شده خطر سرمایه‌گذاری را توجیه کند. این مانعی است که با مقررات و سیاست‌گذاری‌های موجود دشوارتر هم می‌شود.

بااین‌همه، استخراج بیت کوین در این‌جا نیز راهگشا است. در آینده، تأسیسات استخراج بیت کوین مشتریان وابسته نیروگاه‌های هسته‌ای خواهند بود و تقاضایی ثابت و پیش‌بینی‌‌‌شدنی برای آن‌ها ایجاد خواهند کرد. این تقاضا دوره بازگشت سرمایه را کوتاه‌تر و خطر سرمایه‌گذاری در پروژه‌های هسته‌ای را کمتر خواهد کرد و این باعث می‌شود که هزینه سرمایه‌‌گذاری این نیروگاه‌ها کاهش یافته و نیروگاه‌های بیشتری ساخته شود. این نیز به‌نوبه خود هم عرضه برق و هم رقابت میان تولیدکنندگان را افزایش و قیمت برق را به‌نفع مشتری کاهش می‌دهد.

ازآن‌جاکه کاهش و افزایش تولید در نیروگاه‌های هسته‌ای سخت‌تر از دیگر منابع تولید برق است، این نیروگاه‌ها معمولاً تأمین‌کننده بار پایه هستند. ازاین‌رو، مراکز استخراج بیت کوین که می‌توانند مصرف برق خود را به‌راحتی کاهش یا افزایش دهند، می‌توانند با بار منعطف خود نوسان تقاضا در نیروگاه‌های هسته‌ای را خنثی کنند. با این امکان نیروگاه‌های هسته‌ای می‌توانند سهم بیشتری از سبد تولید برق داشته باشند و نیاز به نیروگاه‌هایی کاهش می‌یابد که فقط هنگام اوج مصرف وارد مدار می‌شوند.

امروزه، نیروگاه‌ها خروجی تولید برق خود را با تغییرات تقاضا تنظیم می‌کنند تا شبکه در تعادل باشد؛ اما استخراج بیت کوین کمک می‌کند که تولید برق همیشه با تمام ظرفیت انجام شود و ماینرها هنگام کاهش بار مصرف خود را افزایش و هنگام اوج بار آن را کاهش دهند. از همه مهم‌تر، اینکه استخراج بیت کوین می‌تواند مشوقی برای پیشرفت‌های تازه در فناوری ساخت رآکتورهای هسته‌ای باشد.

جمع‌بندی

زندگی عبارت است از نظم. ما برای بقا و حفظ و جاودانه‌کردن بشر می‌جنگیم و شکل انرژی خارج از بدنمان را تغییر می‌دهیم تا نظم درون آن را پایدار کنیم. وقتی به تاریخ بشر نگاه می‌کنیم، تمدن با تسلط انسان بر این تغییرشکل‌ها و توسعه روش‌های بهتر برای یافتن انرژی‌های بیشتر پیشرفت کرده است.

ما در آغاز محکوم بودیم که تنها با استفاده از انرژی بدن خودمان در طبیعت رقابت کنیم؛ اما به‌تدریج کشاورزی و استفاده از کار حیوانی را یاد گرفتیم و با انرژی بیشتر اولین تمدن‌ها را بنا نهادیم. با گذشت زمان، این روند تداوم یافت و نیروی طبیعی باد را برای سفرهای دریایی و تجارت به‌کار گرفتیم و انرژی جریان رود را تغییر دادیم تا محصولات غذایی را فراوری کنیم و درنهایت هیدروکربن‌ها را استخراج کردیم تا ماشین‌هایی را به‌حرکت دربیاوریم که انقلاب صنعتی را رقم زدند.

اگر می‌خواهیم بیشتر از این پیشرفت کنیم، باید جست‌وجوی خود را برای استخراج انرژی بیشتر و البته پربازده‌تر ادامه دهیم. بیت کوین اولین فناوری در تاریخ بشر است که مشوق مالی برای یافتن راه‌های ارزان‌تر برای استخراج انرژی ارائه می‌دهد و درعین‌حال محدودیتی در ارتباط با جغرافیا و تقاضای مشتری و دیگر موانع تاریخی تولید انرژی ندارد.

ما بر این باوریم که ظهور استخراج بیت کوین بزرگ‌ترین انقلاب را در تولید انرژی از زمان کشف سوخت‌های فسیلی و انقلاب صنعتی رقم خواهد زد. بیت کوین با تشویق برای تسلط بر منابع انرژی زمینی و فرازمینی، این قابلیت را دارد که باعث پیشرفت انسان در مقیاس کیهانی یا همان مقیاس کارداشِف (Kardashev Scale) شود.

پیشرفت‌های فناوری انرژی در آینده توانایی ما را برای کاهش هزینه راه‌اندازی ماشین‌هایمان افزایش و جهان‌های دیگر را دردسترس گونه انسان قرار خواهد داد. این پیشرفت‌ها باعث غنی‌ترشدن زندگی و کاهش دردهای انسان در مقیاسی بزرگ‌تر خواهد شد و این همان چیزی است که دوستداران بشر باید آن را گرامی بدارند.

guest

استفاده از محتوای توهین‌آمیز، غیراخلاقی، دیدگاه‌های غیراقتصادی، تبلیغات و اطلاعات تماس یا لینک‌های نامرتبط ممنوع است.

نقض قوانین ممکن است منجر به عدم تأیید دیدگاه‌ها یا مسدودسازی حساب کاربران شود.

0 دیدگاه