بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

هر روز در تلویزیون شاهد برنامه‌هایی هستیم که در آن دو نفر کارشناس برجسته حضور پیدا می‌کنند و به مردم می‌گویند که بیت کوین یک حباب است. از همان ساعت، موج انفجاری توییت‌های جدید شروع می‌شود. اما آیا این واقعا درست است و بیت کوین واقعا حباب است؟

حکایت این کارشناسان درست مانند کسی است که با دیدن دود و آتش در فستیوال برنینگ من (جشنواره‌ی مرد سوزان که هر سال در بیابان بلک راک در ایالت نوادای آمریکا برگزار می‌شود) جیغ‌ و داد راه بیندازد و با آتش‌نشانی تماس بگیرد!

اینکه بیت کوین و ارزهای دیجیتال از زمان پیدایش تا کنون رشد نجومی داشته‌اند غیرقابل‌ انکار است، اما سؤال این است که چرا و به کدام دلایل منطقی باید آن را متوقف کنیم؟

برای پاسخ‌دادن به این سؤال، بیایید بیشتر درباره‌ی بیت کوین و جایگاه آن در بین بزرگترین حباب‌های تاریخ بدانیم. اطمینان دارم پس از مطالعه‌ی این مطلب، خودتان به پاسخ خواهید رسید.

سال ۱۶۳۷: حباب تولیپ (گل لاله)

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

گل لاله مظهر کشور هلند است. حدود ۴۰۰ سال قبل، این گل (که عمر زیبایی آن بسیار کوتاه است) از ترکیه به هلند راه یافت و به‌ سرعت به یک نماد قدرتمند تبدیل شد؛ آن‌قدر قدرتمند که از نوامبر ۱۶۳۶ تا فوریه‌ی ۱۶۳۷ قیمت آن تا ۲۰۰ برابر افزایش یافت.

مردم با هر چیزی که داشتند روی آن سرمایه‌گذاری می‌کردند، حتی خانه‌هایشان را گرو می‌گذاشتند تا پولی به‌دست بیاورند و به این جریان ملحق شوند. تعیین دقیق اینکه چند نفر و با چه مبالغی روی آن سرمایه‌گذاری کردند، واقعا دشوار است. این روند تا جایی پیش رفت که دیگر کسی نمی‌توانست درباره‌ی آن عاقلانه فکر کند. تا اینکه در نهایت قیمت یک گل لاله چنان سر به‌ فلک کشید که هیچ کسی قدرت خرید آن را نداشت و این حباب در عرض چند روز ترکید.

این همان بحث همیشگی علیه بیت کوین است. اگر مردم دیگر آن را باور نداشته باشند، آیا ارزش آن از بین نخواهد رفت؟ چرا که نه؛ احتمالش هست. اما در اقتصاد، ما به‌جای واژه‌ی «کسانی‌که باور دارند» از واژه‌ی «تقاضا» استفاده می‌کنیم. نیازی هم به گفتن نیست که تعداد بسیار زیادی بازار غیرمنطقی وجود دارد که به‌ لطف آنها، بیت کوین تا به‌ امروز دوام آورده است.

ماهیت «ارزش» در گل لاله، آثار هنری، بیت کوین و حتی قدرتمندترین ارزهای جهان یکسان است. در واقع، آنچه آنها را از یکدیگر متمایز می‌سازد کاربرد روزانه‌ی آنها است.

به‌عنوان نمونه، کاربرد گل لاله محدود است , و البته بذر آن نامحدود !

همچنین این گل به‌ سرعت پژمرده می‌شود. بنابراین زیبایی آن کوتاه‌مدت است. اما با خرید تعدادی بیت کوین، به یک سامانه‌ی پرداخت دائمی، تغییرناپذیر و بدون محدودیت دسترسی خواهید داشت و البته تعداد بیت کوین به یک عدد خاص محدود می‌شود. حتی اگر از آن فقط برای ذخیره‌ی سوابق رمزنگاری‌ شده روی بلاک چین استفاده کنید، حداقل می‌توانید مطمئن باشید اطلاعات‌تان جای امنی قرار دارد. برخلاف گل لاله، اگر تعداد بیشتری از مردم این شبکه را بپذیرند کاربردهای آن سودمندتر خواهد شد.

بیت کوین یک – گل لاله صفر!

سال ۲۰۰۰: حباب دات کام

حباب دات کام یا حباب اینترنت یکی از بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ است که از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۳ ادامه داشت اما اوج آن در سال ۲۰۰۰ بود. در اواخر دهه ۹۰ میلادی با رشد اینترنت و فناوری‌های کامپیوتری، شرکت‌های زیادی در بورس آمریکا شروع به فعالیت کردند و مردم به طرز جنون آمیزی در آن‌ها سرمایه‌گذاری می‌کردند. این به حدی ادامه داشت که قیمت سهام از ارزش واقعی آن‌ها بسیار بالاتر رفت. در سال ۲۰۰۰، حباب دات‌کام به نهایت ظرفیت خود رسیده بود. دیگر پول نقد زیادی برای سرمایه گذاری وجود نداشت. سرمایه گذاران متوجه شدند بودند که این شرکت ها درآمد بسیار اندکی دارند و قرار هم نیست آینده‌ای درخشان در برابرشان دیده شود. «Pets.com» در سال ۲۰۰۰ ورشکستگی اش را اعلام کرد و دومینوی سقوط تا سال ۲۰۰۳ برای شرکت‌های زیادی به حرکت افتاد.

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

اگر در سال ۱۹۹۹ یک شرکت فناوری داشتید و برای آن عرضه عمومی سهام (IPO) برگزار می‌کردید، این نشانه‌ی حسن نیت و عملکرد درست شرکت‌تان بود. از پیتر تیل (بنیانگذار پی پال) در کتاب صفر تا یک نقل شده است:

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟
پیتر تیل

یکی از آشنایان به من گفت که چگونه حتی قبل از اینکه شرکتش را ثبت کند، یک عرضه اولیه عمومی (IPO) را در اتاق نشیمن منزلش برنامه‌ریزی کرده بود و این کار اصلا به نظر او عجیب و غریب نبود. در چنین محیطی، عاقلانه عمل‌کردن است که غیرعادی به‌نظر می‌رسد.

همین الگو را با اعداد به‌ مراتب بزرگتر در نظر بگیرید. در مارس سال ۲۰۰۰، ارزش افزوده‌ی همه‌ی شرکت‌های موجود در فهرست بازار بورس نیویورک (نزدک) ۶/۷ تریلیون دلار بود. فقط به صفرهای این عدد توجه کنید! ارزش شرکت سیسکو (Cisco) که در آن زمان ارزشمندترین شرکت جهان بود، از زمان عرضه اولیه عمومی‌اش در سال ۱۹۹۰، ۲۵۰۰ برابر شد که  10% از کل بازار اینترنت را دربر می‌گرفت.

قیمت بیت کوین اولین بار در ماه مه ۲۰۱۱ به ۸ دلار رسید. درست مانند سیسکو، ارزش بیت کوین هم هنگامی‌که در دسامبر ۲۰۱۷ به بالاترین قیمت خودش یعنی ۲۰,۰۰۰ دلار رسید، ۲۵۰۰ برابر شد. تفاوت اینجاست که بیت کوین پس از ۷ سال به این ارزش‌ رسید، در حالی‌که این مدت برای سیسکو ۱۰ سال به‌طول انجامید. جالب اینجاست که بازگشت از قیمت اولیه در بیت کوین حتی از آن‌هم بالاتر است. بااین‌حال، در سال جاری میلادی، متوسط ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال حدود ۵۰۰ میلیارد دلار است و بیت کوین ۳۰ تا ۴۰ درصد آن را به خودش اختصاص داده است. البته این مقدار به جای افزایش کاهش یافته است، زیرا بیت کوین بود که راه را به همه‌ی ارزها نشان داد.

بنابراین با اینکه درحال‌حاضر تعداد ارزهای دیجیتال ارزشمندی که داریم محدود است، اما مبارزه برای سهم بازار تازه شروع شده است. البته اندازه‌ی کلی حباب بیت کوین هنوز کوچک است. ما به ۱۳/۴ ضریب دیگر نیاز داریم تا به اندازه‌ی حباب دات کام در سال ۲۰۰۰ برسیم.

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

علاوه‌ بر اینکه این بازار ارزهای دیجیتال هنوز هم فضای نسبتا زیادی برای رسیدن به نقطه‌ی ترکیدن دارد، تفاوت بزرگی بین حباب دات کام، ارزهای دیجیتال و گل‌های لاله‌ی هلندی وجود دارد و آن‌ هم در کاربردپذیری آنها است. شرکت‌های فناوری و ارز دیجیتال هر دو کاربردهای بیشتری نسبت به گل لاله دارند.

البته شرکت‌های زیادی در دوره‌ی حباب دات کام نابود شدند، اما این به‌دلیل بی‌مصرف بودن آنها نبود؛ آنها فقط شکست خوردند. عوامل شکست آنها ممکن است رقابت، قیمت‌گذاری، نوآوری و حتی اقتصاد جهانی که یک نهاد مستحکم است و روند تکاملی را دنبال می‌کند، بوده باشد. حتی بزرگترین بازیگران بازارهم از این ریسک‌ها در امان نیستند.

آیا ۹۵% از ارزهای دیجیتال با شکست مواجه خواهند شد؟ احتمال دارد. آیا ۵% باقیمانده مانند آمازون، گوگل و فیسبوک باقی خواهند ماند؟ باز هم این احتمال وجود دارد. دلیلش این است که هم سرمایه‌گذاران تازه‌ کار و هم سرمایه‌گذاران مجرب ترجیح می‌دهند با سرمایه‌گذاری روی بیت کوین به این حوزه وارد شوند. این حالت اثر لیندی (Lindy effect) نام دارد. دوره بیت کوین تقریبا طولانی‌ترین دوره بوده است، بزرگترین شبکه را در اختیار دارد و ساختار آن بسیار ساده است. همین عوامل شانس بقای آن را افزایش می‌دهند.

البته هیچ تضمینی وجود ندارد. بااین‌حال، مهم نیست که یک حباب چه زمانی می‌ترکد. حتی اگر همه چیز خراب شود باز هم چیزی از آن برای همیشه باقی می‌ماند.

سال ۲۰۰۸: حباب املاک یا مسکن

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

در سال ۲۰۰۶، ارزش بازار املاک و مسکن در ایالات متحده به ۲۲ تریلیون دلار رسید. بخش اعظم ارزش این بازار را وام‌ها و بدهی مردم به بانک‌ها تشکیل می‌داد.

در سال ۲۰۰۷ تعداد افرادی که نمی‌توانستند از عهده‌ی بدهی‌شان به بانک برآیند به میزان قابل ملاحظه‌ای رسید و تا سال ۲۰۰۸ به‌تدریج بانک‌های بزرگ ورشکست شدند. بحران مالی جهانی اتفاق افتاد. تمام اعداد و ارقام مربوط به این دوره، به تریلیون بود.

  • میزان خسارات اقتصادی ۱۲/۸ تریلیون دلار بود.
  • صاحبان مسکن تا سال ۲۰۱۱، به میزان ۹ تریلیون دلار ضرر کردند.
  • بازار سهام بخش دیگری به‌اندازه‌ی دات کام را از بین برد: ۶/۹ تریلیون دلار.
بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

تریلیون و باز هم تریلیون. مقیاس رکود اقتصادیِ بزرگ به‌جز نظریه‌ی فضای پیشرفت، حقیقت جالب دیگری نیز درباره‌ی بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال به ما می‌گوید:

این بازار در حال حاضر نه آن‌قدر بالغ است و نه به‌اندازه‌ی کافی بزرگ است که بر بازار تأثیر چندانی داشته باشد.

مقررات و نهادهای بزرگ به‌تدریج وارد این بازار می‌شوند و حتی اگر کل این بازار سقوط کند، اتفاق خاصی نخواهد افتاد جز اینکه محرکی برای یک بحران جدید خواهد بود.

اما جالب‌ترین حباب برای مقایسه با بیت کوین چیزی است که تا کنون ندیده‌ام کسی درباره‌ی آن صحبت کند. شاید به‌خاطر اینکه همیشه و از آغاز پیدایش پول وجود داشته است.

حباب تورم: تاریخ مشخصی ندارد

زبان یکی از قدرتمندترین ابزارهای انسانی است و گاهی واقعا دقیق کار می‌کند. در این حوزه همه درباره‌ی «حباب» صحبت می‌کنند، اما فقط تعداد انگشت‌ شماری از آنها به «تورم» که مطلوب‌ترین شرایط برای ایجاد حباب است توجه می‌کنند.

از نظر اقتصادی، تورم زمانی رخ می‌دهد که ارزش اسمی (قیمت) کالا افزایش یابد، بدون اینکه کاربرد آن تغییر کند. به‌عنوان نمونه، سال گذشته قیمت یک بیسکوییت نمکی ۱ دلار بود، امسال ۲ دلار است. اما کاربرد بیسکوییت نمکی تغییری نکرده است و در واقع پیشرفتی نداشته است. درنتیجه، پول بیشتری پرداخت می‌کنم در حالی‌که همان بیسکوییت را با همان کاربرد دریافت می‌کنم. بنابراین تورم ۱۰۰% است.

در حالی‌که در برخی موارد تورم نشانه‌ی سلامت اقتصاد جامعه است (زیرا مصرف‌کنندگان درآمد بیشتری دارند، بیشتر خرج می‌کنند و این پول دوباره صرف نوآوری‌های بیشتر می‌شود) ما در دنیای غرب در قرن گذشته بیش‌ازحد مجاز از تورم سهم داشته‌ایم. مادربزرگم به‌تازگی یادداشتی را از طرف بانک که مادرش برایش نگه‌داشته بود به من نشان داد:

این اسکناس متعلق به سال ۱۹۲۳ میلادی است و ۲۰۰ میلیارد مارک آلمان ارزش دارد و حاصل یک دوره تورم شدید در جمهوری وایمار است. در حالی‌که چنین شرایطی به‌ندرت اتفاق می‌افتد، شاخص قیمت مصرف‌کننده که شامل هزینه‌ی سبدی متشکل از کالاهای پرمصرف مانند پنیر، دستمال توالت، پوشک و اقلام خانگی دیگر است طی ۵۰ سال گذشته به‌شدت افزایش یافته است.

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

چیزی که صد سال پیش ۱ دلار قیمت داشت، امروز ۲۸ دلار برایتان هزینه برمی‌دارد. این نشان می‌دهد نگهداشتن اسکناس کاغذی ایده‌ی جالبی نیست و معمولا هم همین‌طور است. از سال ۲۰۰۰ تا به امروز، قیمت‌ها ۵۰% افزایش یافته‌اند. بنابراین حباب دات کام اگر در این دوره اتفاق می‌افتاد، تقریبا ۱۰ تریلیون دلاری بود.

بسیاری از این افزایش قیمت‌ها به‌دلیل روند چاپ بیش‌ازحد اسکناس است که بانک فدرال رزرو آمریکا و بانک مرکزی اروپا پس از سال ۲۰۰۸ همچنان درگیر آن هستند. این امر کاهش کمّی (quantitative easing) نامیده می‌شود. از مارس ۲۰۱۵، بانک مرکزی اروپا ماهیانه سهامی به ارزش ۶۰ تا ۸۰ میلیارد یورو را خریداری کرده است که مبلغ آن برحسبِ دلار تقریبا ۴ تریلیون می‌شود. البته هنوز هم دارند به این کار ادامه می‌دهند. حالا ۴/۵ تریلیون دلار از سوی بانک فدرال رزرو را نیز به آن اضافه کنید. با این کار به مجموع ارزش کل ۱۷ بازارِ ارز دیجیتال می‌رسید که فقط از تورمی ناشی‌شده است که خودمان به‌عمد ایجاد کرده‌ایم.

حالا این یک حباب است.

اگر بیت کوین یک حباب است، خودمان آن را ایجاد کرده‌ایم

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

هر نسلی با چالش‌های مخصوص به خودش درگیر است. برای نسلی که آینده‌ی بسیاری از پیشرفت‌های جهان را تا چند دهه‌ی بعد تعیین خواهد کرد (یعنی نسلی که از سال ۲۰۰۰ به این سو متولد شده‌اند) بیشترین تلاش‌ها در راستای مسائل مالی است. حباب دات کام، بحران مالی، تورم، وام‌های دانشجویی، درآمد اندک و میزان اطمینان شغلیِ کمتر از جمله این مسائل هستند.

پس از همه‌ی این‌ها، پول جدیدی روی کار آمده است که از سوی بانک‌های حریص پشتیبانی نمی‌شود و فقط افرادی که آن را خریدوفروش می‌کنند پشتیبان آن هستند. پولی که روی فناوری خاصی که شما با آن بزرگ شده‌اید ایجاد شده است. همان فناوری که با آن آشنا هستید و درکش می‌کنید. پولی که با افزایش قیمت آن، ممکن است به‌راحتی به ثروت برسید یا اینکه در کمال آرامش و با خیال راحت بازنشسته شوید.

واکنش شما چیست؟ تعجبی ندارد که چرا ارزهای دیجیتال تا این اندازه محبوب هستند. نسل ما واقعا به یک تغییر نیاز داشته است. چه تغییری از این بهتر که اینترنت به‌سرعت فناوری‌های جدید را گسترش داده است و پذیرش جمعی سریع‌تر اتفاق می‌افتد. می‌توانیم روی ارزهای دیجیتال شرط‌بندی کنیم و تا آخر عمرمان این کار را ادامه دهیم.

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

بااین‌حال، اجازه ندهید این شور و اشتیاق شما را فریب دهد. گذشتگان‌مان دقیقا نمی‌دانستند چگونه باید با حباب‌ها برخورد کرد و ما نیز چیزی بیشتر از آنها نمی‌دانیم. همه‌ی ما از یک نوع جریان احساسی رنج می‌بریم. اما تحمل اینکه از این جریان کنار گذاشته شویم را نداریم.

ما حباب خودمان را می‌خواهیم و همین حالا آن را می‌خواهیم. حبابی که ما را به اوج برساند و ما آن را با هرچه که به آن برسیم باور داریم.

در همه‌ی حباب‌های قبلی، ابتدا افراد مطرح جامعه پول‌هایشان را روی آنها سرمایه‌گذاری می‌کردند. بانک‌ها، صندوق‌های سرمایه، سرمایه‌گذاران خطرپذیر و دولت‌ها. این روند ادامه می‌یافت تا جایی‌که راننده‌های تاکسی و خانم‌های خانه‌دار نیز به این فضا وارد می‌شدند؛ در آن زمان حباب می‌ترکید. اما این بار، قضیه فرق می‌کند. ما، راننده‌های تاکسی، خانم‌های خانه‌دار، دانش‌آموزان، دانشگاهیان، متخصصان جوان و افراد متوسط جامعه اولین کسانی هستیم که وارد این فضا شدیم و هنوز هم بسیاری از سرمایه‌گذاران بزرگ درباره‌ی سرمایه‌گذاری روی آن تصمیم قطعی نگرفته‌اند.

بنابراین شاید بیت کوین حبابی باشد که هنوز به‌اندازه‌ی کافی بزرگ نشده است و اگر هوشمند نباشیم در صورتمان خواهد پاشید. اما شاید هم اصلا این‌طور نشود. شاید این حوزه واقعا متفاوت از گل لاله، دات کام و خانه‌های گرانقیمت است. اگر بیت کوین حباب نباشد چه؟ فقط زمان این را تعیین خواهد کرد و مسلما همه‌ی ما در امتداد این مسیر پیشرفت بیشتری خواهیم داشت و هوشمندانه‌تر عمل خواهیم کرد. اما یک چیز حتمی است: هر چه هست بسیار بزرگ و مهم است.

منبع medium
guest

استفاده از محتوای توهین‌آمیز، غیراخلاقی، دیدگاه‌های غیراقتصادی، تبلیغات و اطلاعات تماس یا لینک‌های نامرتبط ممنوع است.

نقض قوانین ممکن است منجر به عدم تأیید دیدگاه‌ها یا مسدودسازی حساب کاربران شود.

2 دیدگاه
اردشیر
اردشیر
5 سال قبل

در بخش تورم به این موضوع اشاره نشد که دلیل تورمی بودن پولهای ملی امکان چاپ بی‌رویه‌ی اسکناس بی‌پشتوانه توسط بانکهاست. اما از بیت کوین تنها بیست و یک میلیون واحد می‌تواند وجود داشته باشد که نود در صد آن نیز تولید شده است. بنابراین اثر تورمی دست کم درباره‌ی این کوین و کوین‌هایی که سقف تولید دارند وجود ندارد. اما ارزهایی مانند اتر و مونرو که فعلا سقف تولید ندارند با وجود کاربردهای چشمگیرشان بدون شک در بلند مدت اثر تورمی بسیاری خواهند داشت زیرا سرانجام روزی خواهد رسید که میزان تولید اتر از مصرف آن پیشی خواهد گرفت و این به معنای سقوط ارزش آن خواهد بود. البته این موضوع ممکنست به این زودی‌ها و در میان مدت روی ندهد اما رویدادنش قطعی خواهد بود بویژه با آمدن ماشین‌های آسیک‌-ماینر اتر. بنابراین برای نگهداری بلند مدت چنین ارزهایی خوب نیستند و مانند طلا و زمین یک سرمایه‌ی بلند مدت به شمار نمی‌آیند که صد سال دیگر ارزشی داشته باشند. اما بزرگترین تهدید برای بیت کوین غیر کاربردی شدن آنست. اگر انسان از طلا شمش و سکه و جواهرات نساخته بود تا در دسترس عموم باشد طلا این همه ارزش نمی‌یافت. همچنان که نود درصد عناصر جدول تناوبی حتی گاه با وجود کمیابتر بودنشان ارزش طلا را ندارند. بیت کوین نیز بخاطر مشکلات مربوط به مقیاس پذیری هنوز بجای کارت‌های بانکی نمی‌تواند بنشیند و این بزرگترین تهدید واقعی برای آنست. درست همانطور که یک عنصر رادیو اکتیو نمی‌تواند بجای طلا بنشیند هرچند که کم یاب‌تر باشد! حتی شبکه‌ی لایتنینگ نیز ممکنست بهترین گزینه نباشد زیرا ممکنست امکان استفاده از کیف پول سرد را با محدودیت‌هایی رویارو کند و بسیاری مشکلات دیگر را نیز موجب شود از جمله از دست رفتن یکپارچگی بازار مانند آنچه که درباره‌ی سگویت دیدیم. محدودیت دیگر بیت کوین کارمزدهای بالای آن هستند. در مقابل آن برخی ارزها هم مانند نانو و آیوتا هستند که نه تنها همانند بیت کوین سقف تولید دارند بلکه کارمزد رایگان دارند و نیز به دلایل فنی دیگر در شبکه‌ای پیشرفته امکان تبادل آن‌ها بسیار کارامدتر از بیت کوین فراهم خواهد بود. اما همه‌ی اینها تا روزی که کاربردی نشوند مانند پولی بی‌پشتوانه خواهند بود که در اثر یک شوک کوچک یک شبه می‌توانند فرو بریزند و درست به این خاطرست که این بازار این همه آسیب پذیرست. اما اگر برای مثال تا حد کارتهای بانکی کاربردی و البته عمومی شوند (که بدون هیچ شکی دست کم یکی از این ارزها تا بدانجا پیش خواهد رفت) آنگاه آن ارز پادشاه همه‌ی ارزهای جهان اعم از دیجیتال و غیر دیجیتال خواهد شد. اما تنها برتری فناوری کافی نیست بلکه پشتیبانی شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران نیز ضروری است. تاکنون تمرکز سرمایه‌ بر روی بیت کوین بوده است که فعلا هرگز با شبکه‌ی کارتهای بانکی توان رقابت ندارد اما اگر چند نمونه‌ی موفق از سرمایه گذاری بر روی ارزهایی مانند آیوتا و نانو و ارزهای برتر آینده روی بدهد آنگاه همه چیز زیرو رو خواهد شد. سرمایه گذاری بزرگ روی یکی از این کوین‌ها حتی از توانایی‌های تکنولوژیکی آن نیز مهمترست. زیرا سرمایه همانقدر که می‌تواند درباره‌ی یک ارز پیشراننده باشد می‌تواند از پیشرفت دیگر ارزها حتی با وجود برتری بارز تکنولوژی جلوگیری کند. برای مثال اگر بیت کوین و هیاهوی پیرامون آن نبود آنگاه ارزهای کارامدتر و مدرن‌تر توانایی جذب سرمایه‌ی بسیار بیشتری می‌داشتند. گرچه که بیت کوین آغاز کننده‌ی این داستان بوده است اما بسیار ممکنست که پایان آن نباشد. رفتار صرافی‌ها نیز بسیار تعیین کننده بوده است. اینکه اتر و بیت کوین همواره مانند طلا مبنای ارزش‌گذاری روی دیگر ارزهای دیجیتال بوده‌اند مهمترین موضوع در پیشرفت بی‌حساب و افسارگسیخته‌ی اتر و بیت کوین بوده است اما بسادگی می‌توان فهمید که ارزهای دیگری مانند USDT یا نمونه‌ی بهترش TUSD می‌توانند در آینده و میان مدت بجای بیت کوین پایه‌ی پولی معقول‌تری باشند و این می‌تواند همه چیز را واقع بینانه‌تر کند. متاسفانه تتر در این میان خودش موجب پیدایش تورم و فضای ناشفاف شده است که امیدوارم TUSD مشکلات آنرا نیز حل کند. موضوع تعیین کننده‌ی دیگر دولت‌ها هستند. برای مثال اگر دولت نیرومندی مانند آلمان روزی آیوتا را در یک شهر به آزمایش بگذارد همه چیز را می‌تواند دگرگون کند و چنین رویدادی اگر موفق باشد حتی می‌تواند ارزش کلی بازار ارزهای دیجیتال را نیز زیرو رو کند.

نتیجه‌ی تحلیل من از ماجرا:
۱-برای سرمایه‌گذاری بلند مدت ارزهایی که سقف تولید دارند را برگزینید. برای سود بردن از سرمایه‌گذاری کوتاه مدت به دلیل پامپ و دامپ بازار هر ارزی ممکنست سود‌ده باشد حتی شیت کوینهایی مانند دوج و ورج! چه رسد به مونرو و اتر! اما اگر می‌خواهید برای فرزندتان ارثیه بگذارید ارزی با سقف تولید را برگزینید.

۲-ارزهایی که کارمزد بسیار ناچیز یا مقیاس پذیر یا رایگان دارند شانس بسیار بیشتری برای کاربردی‌ شدن خواهند داشت. ارزهایی مانند بیت کوین اگر با این واقعیت تطابق پیدا نکنند صد سال دیگر مانند آثار هنری میراث کلسیون‌دارها خواهند شد و به آثار باستانی خواهند پیوست که قیمتی هستند اما بدون کاربرد. آیا بیت کوین تطابق پیدا خواهد کرد؟ به گمان من بله اما رقابت با دیگر ارزها نیز چیز مهمیست.

۳-ارزهای دیگر هم هستند و دنیا تا ابد نمی‌تواند منتظر پیشرفت و سازگاری بیت کوین بماند. پیاده سازی شبکه‌ی لایتنینگ یا هر دگرگونی بهتر از آن که امیدواریم در یکی دو سال آینده تکمیل شود. می‌تواند سرنوشت بیت کوین را رقم بزند که آیا از آن ارزی کاربردی بیرون خواهد آمد یا نه. تا آن زمان این ریسک وجود خواهد داشت؛ اما پیداست که بزرگی سود خیره کننده‌ی هر سرمایه گذاری دقیقا به بزرگی ریسکیست که در آن سرمایه‌گذاری وجود دارد!

۴-ارزهای دیجیتال جایگزین پول خواهند شد؟ به گمان من همان چیزی که اسکناس بر سر سکه آورد و همان چیزی را که پیشتر دلار برسر همه‌ی ارزهای ملی آورد را ارزهای دیجیتال صد در صد بر سر ارزهای رایج خواهند آورد. شک نکنید!

۵-چون اصل ماجرای ارزهای دیجیتال موضوعی جهانیست و به خارج از ایران مربوطست پس قانون در این حوضه چیز مهمیست. این یعنی اینکه دولت‌ها برخلاف من به هیچ قیمتی از چیزهای غیر قابل ردیابی مانند ورج، مونرو و پایوایکس پشتیبانی نخواهند کرد و این در کشورهایی که حساب و کتاب دارند یعنی همه و هیچ! اگر چه چنین ارزهایی به باور من همواره بازار سیاه خود را خواهند داشت اما بخاطر محدودیت‌های قانونی و غیر شفاف بودن هرگز ممکن نیست که یک ارز مدافع حریم شخصی بتواند ارز اصلی بازار شود زیرا دولت‌ها به این سادگی‌ها چنین چیزی را روا نخواهند دانست.

۶-اگر به دنبال سود به این بازار آمده‌اید بدانید که میزان سودده بودن یک ارز در کوتاه مدت و میان مدت تابع کامل هیچ یک از موارد بالا نیست و در عمل بیشتر تابع احساسات روزمره‌ی عوام و زد و بندهای پنهانی والهاست؛ اصلا شک نکنید. اگر بجز این بود آنگاه در دنیایی که در آن استلار لومنس هست اتر هیچ کاره بود و با وجود آیوتا بیت کوین بایستی هیچ می‌شد!

۷-وقت خود را تلف نکنید. ترد کردن روزانه نود و نه درصد ضررست و در این بازار تنها با داشتن استراتژی و بر روی سودهای میان مدت می‌توان ریسک کرد. در میان دو رویکرد معامله‌ی هر روز و نگهداری متعصبانه‌ی بلند مدت باید رویکردی میانه داشته باشید و تا به یک حداقل رشد و سقوط از پیش برنامه ریزی نشده نرسیده‌اید دست به چیزی نزنید که پشیمان خواهید شد. نکته‌ی دیگر داشتن سبد خرید متنوعست زیرا هیچ چیزی در این بازار تضمین شده نیست. من یک زمان ورج را دارای آینده‌ای روشن می‌دانستم اما چندین بار هک شدن پیاپی آن همه چیز را به هم ریخت! معمولا چیزهایی که یک شبه هزار برابر می‌شوند یک شبه هم نابود خواهند شد بنابراین هنگامی که سود سرشاری کردید و همه چیز چند ساعتی ثابت شد دیگر طمع نکنید و بدون دادن ضرر سرمایه را بیرون بکشید و سرمایه‌ی فراهم شده را میان دیگر ارزهای آینده‌دار توزیع کنید.

۸-نود در صد ارزها در بلند مدت نابود خواهند شد زیرا در نهایت یا ICOهایی پرجنجال و غیرکاربردی یا با کاربرد بسیار محدود یا با سود ناچیز هستند که هستند! یا Forkهایی هستند که هیچ نوع آوری و سرمایه‌گذار و پشوانه‌ای نداشته‌اند. اما کمتر از ده درصد ارزها بی‌گمان وارث جهان خواهند شد.

۹-اینکه «داشتن ارز دیجیتال چیزی خوبست یا بد» چیزیست که تنها برای یک غیر ایرانی ارزش بررسی دارد! زیرا در کشور ما، صد در صد «ارز دیجیتال» از «ریال» بهترست و اساسا «هر چیزی» از «ریال» بهترست! بنابراین داشتن مقداری از آن به شرطی که هر روز به نمودارها خیره نشوید عاقلانه است.

هومن
هومن
3 سال قبل
پاسخ  اردشیر

چه متن عالمانه‌ای؛ احسنت به شما و ممنون برای ارائه‌ی عمومی این دیدگاه متاثر از تجربه.