تولید صنعتی و بلاک چین: هنوز زمان تحول فرا نرسیده است

تولید صنعتی و بلاک چین: هنوز زمان تحول فرا نرسیده است

از زمان انقلاب صنعتی در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی، حجم و تقاضای تولید صنعتی به شکل نمایی افزایش یافته است. زنجیره‌های تامین پیچیده‌تر شده‌اند و در عین حال، نیاز به نیروی فیزیکی کارگران در صنعت نیز کاهش یافته است. علاوه‌برآن، نه تنها به مدیریت زنجیره تامین نیاز داریم، بلکه برون‌سپاری کسب‌وکارها نیز به موضوعی جدی تبدیل شده است. همچنین موضوعاتی نظیر مسئولیت اجتماعیِ شرکت و لزوم حرکت در مسیر توسعه پایدار نیز از دیگر موضوعاتی است که اهمیتی دوچندان یافته‌اند. به همین دلیل، نوآوری و همگامی با تغییرات فناوری یکی از موارد ضروری برای موفقیت در دنیای کسب‌وکار امروزی به شمار می‌رود. یکی از پیامدهای چنین عدم قطعیتی این است که شرکت‌ها با موجی گسترده از رقبای متنوع روبرو می‌شوند و همین امر آنها را به بازنگری ساختاری که برای اعتمادسازی دارند سوق می‌دهد. رویکردهای کنونی چندان کارآمد نیستند و استفاده از آنها با دردسرهای زیادی روبرو است. فناوری بلاک چین رویکردی غیرمتمرکز و مبتنی بر اجماع است که می‌تواند درستی ادعاهای هر یک از ذینفعان را مورد اعتبارسنجی قرار دهد. به همین دلیل راه‌حلی نویدبخش به شمار می‌رود. بلاک چین همچنین می‌تواند به ما برای رسیدن به دنیای عادلانه‌تر کمک کند. البته صاحبان صنایع نمی‌توانند برای رسیدن به این اهداف فقط روی بلاک چین حساب کنند. واقعیت این است که هیچ فناوری در دنیا وجود ندارد که بتواند به تنهایی از پس حل این مشکلات برآید. در مقابل، باید به بررسی دقیق توان بالقوه هر یک از فناوری‌ها پرداخت و ترکیبی منطقی از آنها را مورد استفاده قرار داد.

یک محیط پرچالش

تولید صنعتی و بلاک چین: هنوز زمان تحول فرا نرسیده است اگر از دیدگاه قرن بیستمی به وضعیت کنونی صنایع بنگریم، وضعیتی روشن و امیدوارکننده را مشاهده خواهیم کرد. رشد جمعیت سبب شده است صنایع به شدت به دنبال افزایش بهره‌وری و سرعت خود باشند. حدود ۲۷ درصد از تولیدکنندگان در سراسر دنیا در پنج سال آینده، هر سال تا ۱۰ درصد درآمد بیشتری کسب خواهند کرد. حدود ۳۰ درصد از تولیدکنندگان نیز انتظار رشد درآمد ۵ تا ۱۰ درصدی دارند. اما این همه‌ی داستان نیست! واقعیت این است که رشد اقتصادی، مشکلات و دردسرهایی نیز با خود به همراه دارد که کمبود منابع و آسیب به محیط زیست از مهم‌ترین آنها به شمار می‌روند. الزامات مربوط به بهره‌وری نیز از دیگر چالش‌های پیش روی تولیدکنندگان در دنیای امروز است. شرکت‌ها در حال حاضر به این نتیجه رسیده‌اند که مدیریت زنجیره تامین آنها باید به شکل هوشمندانه هدایت شود تا بتوانند کسب‌وکاری پایدار داشته باشند. زیان‌های ناشی از اتلاف وقت، واسطه‌ها و نیز عدمِ شفافیت از دیگر مواردی است که باید به آن توجه شود. همه‌ی این چالش‌ها را باید در حالی که هر روز بر پیچیدگیِ محیط کسب‌وکار افزوده می‌شود حل کرد. کسب‌وکارهایی که نتوانند خود را با این وضعیت جدید وفق دهند، مغلوب رقیبانی خواهند شد که از ابزارهای جدید نظیر اینترنت اشیا، داده‌های ماهواره‌ای، شیوه‌های نوین تحلیل و نیز بلاک چین استفاده می‌کنند. این فناوری‌ها نه تنها به افزایش بهره‌وری کمک می‌کنند، بلکه شفافیت را نیز افزایش می‌دهند. برخی کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند که بازار اینترنت اشیا از ۱۵/۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۵ به ۳۰/۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ و ۷۵/۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۵ خواهد رسید. مدیریت ناوگان در حمل‌ونقل، کاربردهای امنیتی در نهادهای دولتی، مدیریت انبار و موجودی در خرده‌فروشی‌ها و مدیریت اموال در شرکت‌های تولیدی، برخی از اصلی‌ترین کاربردهای اینترنت اشیا به شمار می‌روند. همه این موارد نیازمند فرآیندهایی به منظور پردازش سریع‌تر و شفاف‌تر تراکنش‌ها در زنجیره تامین هستند. امروزه شرکت‌های تولیدی سرمایه‌گذاری سنگینی را روی شبکه‌های مورد اعتماد زنجیره تامین به انجام می‌رسانند. برای انتخاب تامین‌کنندگان جدید، وسواس زیادی به خرج داده می‌شود و همه جوانب امور مورد بررسی قرار می‌گیرد. این اقدامات به منظور اطمینا‌ن‌یابی از چابکیِ تامین‌کنندگان در رویارویی با نیازهای متغیر روز، شفافیت در فرآیندهای زنجیره تامین، جلوگیری از تقلب و نیز حفاظت از دارایی‌های ملموس و غیرملموس صورت می‌گیرد. شرکت‌ها در این فرآیند، پیوند خود با سایر ذینفعان در شبکه زنجیره تامین را تقویت کرده و از الگویی متمرکز برای کنترل روند امور استفاده می‌کنند. تولید صنعتی و بلاک چین: هنوز زمان تحول فرا نرسیده است این روابط موجب ایجاد امنیت می‌شود. اما این امنیت تا جایی پایدار است که هر یک از طرفین مراقب روند امور باشد. پس این امنیت پایدار نیست و ممکن است با اندکی بی‌دقتی از هم بپاشد. به همین دلیل، نیاز شدیدی به یافتن راه‌حل‌هایی جامع و پایدار برای این مسئله وجود دارد. فناوری بلاک چین می‌کوشد این مساله را به روشی متفاوت حل کند. در این ساختار نوین، داده‌ها پس از تأیید در شبکه قرار می‌گیرند و به‌این‌ترتیب، طرف‌هایی که اعتماد کمتری به آنها وجود دارد نیز می‌توانند داده‌هایی را به اشتراک بگذارند. بلاک چین طوری طراحی شده است که تراکنش‌ها را برای همیشه در خود ثبت می‌کند. این داده‌ها فقط شامل تراکنش‌های مالی نیستند، یعنی هر نوع تبادل داده‌ای را می‌توان در این شبکه ثبت کرد و اطلاعات ثبت‌شده قابل دستکاری نخواهد بود. این درست نقطه‌ی مقابل مراکز داده متمرکز است که در آن اطلاعات وارد شده را می‌توان دستکاری کرد و تغییر داد. این طراحی منحصر‌به‌فرد به این معناست که بلاک چین می‌تواند به تقویت اعتماد در سازمان‌ها بیانجامد و موجب افزایش امنیت و اعتماد در سامانه‌ی اطلاعاتی زنجیره تامین شود. بلاک چین راه‌حلی غیرمتمرکز است و چون هیچ یک از ذینفعان کنترلی بر آن ندارند، شفافیت بیشتری نسبت به سامانه‌های کنونی بلاک چین داشته و امکان جریان بهتر اطلاعات را نیز فراهم می‌سازد. تولیدکنندگان و نیز مصرف‌کنندگان می‌توانند محصولات و فرآیندهای انجام شده روی آن را رهگیری کنند. خلاصه اینکه بلاک چین موجب افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها می‌شود.

منافع بلاک چین

یکی از جنبه‌های جالب مدیریت زنجیره تامین مبتنی بر بلاک چین، دفتر کل توزیع شده و غیرقابل دستکاری است که می‌تواند امکان رهگیری محصولات و خدمات را فراهم سازد. داده‌های مربوط به مبدأ مواد اولیه، کشور تولیدکننده، نظارت صورت گرفته، شیوه‌های حمل، مدت حمل و الزامات رعایت شده‌ی زیست‌محیطی همگی از مواردی هستند که ذینفعان زنجیره تامین می‌توانند وارد شبکه کنند و به این ترتیب بر شفافیت زنجیره تامین بیافزایند. تولید صنعتی و بلاک چین: هنوز زمان تحول فرا نرسیده استبرای درک توان بالقوه‌ی این فناوری فقط یک مورد کاربرد آن را در نظر بگیرید. یکی از مشکلات موجود در اقتصاد جهانی، ارتکاب انواع تقلب است. سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) تخمین می‌زند هر ساله حدود نیم تریلیون دلار محصولات مختلف در دنیا به صورت تقلبی تولید شده یا مورد دستکاری قرار می‌گیرد. فقط در صنعت خودروسازی، تقلب سالیانه موجب ضرر ۱۲ میلیارد دلاری می‌شود که این امر تاثیری منفی بر روی حدود ۲۰۰ هزار شغل دارد. در صنایع دارویی نیز اثرات سوء دارویی هم تا حدی به خاطر انواع محصولات تقلبی صورت می‌گیرد. مزایای بلاک چین فقط به رهگیری محصولات ختم نمی‌شود. این فناوری می‌تواند به بهبود اتوماسیون در سراسر زنجیره تامین بیانجامد. بلاک چین در واقع موجب خودکارسازی توافق‌ها بین ذینفعان و انجام خودکار تراکنش‌های توافق شده می‌شود. این کار به کمک قراردادهای هوشمند مبتنی بر بلاک چین صورت می‌گیرد. یک قرارداد هوشمند توافق بین طرفین را به صورت کُد درآورده و در صورت تامین مفاد قرارداد، آن را اجرا می‌کند. قرارداد هوشمند این اطمینان را به طرفین می‌دهد که توافق‌شان بدون صرف زمان و هزینه‌ی اضافی و حضور واسطه به صورت خودکار اجرایی می‌شود. همچنین ازآنجایی‌که قرارداد هوشمند صرفا پس از اجرایی‌شدن الزامات مورد توافق طرفین اجرا می‌شود، ریسک ناشی از سپردن امور به یک واسطه‌ی بیرونی نیز کاهش می‌یابد. برای نمونه، شرکت دانمارکی مارسک (Maersk) که در زمینه‌ی حمل‌ونقل فعالیت دارد با همکاری آی‌بی‌ام (IBM) دارد به‌صورت آزمایشی از رویکردی مبتنی بر بلاک چین استفاده می‌کند که می‌تواند مدارک مربوط به حمل محموله‌های بزرگ را در یک فایل غیرقابل دستکاری روی شبکه بلاک چین قرار دهد. به محض اینکه تولیدکننده فهرستی از محصولات و یا مواد اولیه‌ای که برای این شرکت حمل‌ونقل فرستاده را روی بلاک چین قرار می‌دهد، این فرآیند آغاز می‌شود. با برداشته شدن گام‌های بعدی در این زنجیره تامین، مدارک موجود روی شبکه بلاک چین نیز به تدریج کامل می‌شود. به این ترتیب، همه‌ی شرکت‌کنندگان در این فرآیند می‌توانند از مدارک ثبت‌شده، شرکتی که آن مدارک را ثبت کرده و نیز زمان ثبت آن آگاه شوند. هیچ یک از طرفین نمی‌تواند محتوای ثبت‌شده را بدون توافق سایر ذینفعان تغییر دهد. یکی دیگر از مزایای بلاک چین، کمک به کسب‌وکارها برای مدیریت داده‌های ارزشمندشان است. در دنیای امروز که با موج چهارم انقلاب صنعتی روبرو هستیم و داده به معنای واقعی حکم طلا را دارد، نیاز به تبادل اطلاعات به شکل کارآمد و همکارانه به شدت حس می‌شود. تولید صنعتی و بلاک چین: هنوز زمان تحول فرا نرسیده است بسیاری از این داده‌ها توسط دستگاه‌های خودکار تولید می‌شوند. به همین دلیل برای اینترنت اشیا ما نیاز به یک «دفتر کل اشیا» (Ledger of Things) داریم تا بتواند داده‌های تبادل‌شده بین دستگاه‌های مختلف را ثبت کند. بهتر بگوییم، به یک بلاک چین نیاز داریم. هنگامی‌که بتوان اطلاعات را از طریق این سامانه‌ی امن بین ذینفعان مختلف تبادل کرد، شرکت‌های بزرگ می‌توانند با خیالی راحت منابع مالی و نظایر آن را به زنجیره تامین تزریق کنند. این اقدام به تامین‌کنندگان کوچک امکان می‌دهد دیگر با مشکلاتی نظیر کمبود سرمایه‌ی در گردش روبرو نباشند. بلاک چین امکان تحلیل و پیش‌بینی را نیز فراهم می‌سازد. درواقع شرکت‌ها می‌توانند با کمک این فناوری به جمع‌آوری داده‌ها، مدلسازی از آن، تولید آمار و سپس استفاده از این آمار برای تصمیم‌گیری بهتر استفاده کنند. از آنجا که بلاک چین همه‌ی مراحل یک فرآیند را ثبت می‌کند، می‌تواند مبنای آماری خوبی برای پیش‌بینی رفتار مشتری به منظور کاهش ریسک تعامل با او باشد. ترکیب بلاک چین با اینترنت اشیا نیز می‌تواند به خودکار شدن هر چه بیشتر تعاملات در زنجیره تامین منجر شود. دستگاه‌های مختلف مورد استفاده در زنجیره تامین می‌توانند کیف پول دیجیتال خود را داشته باشند و البته هر کیف پول مقداری ارز دیجیتال و یا توکن‌های ویژه‌ی آن زنجیره تامین را در خود داشته باشد. فرض کنید یک دستگاه دارای الگوریتم ویژه‌ی تحلیل آینده است. این الگوریتم پیش‌بینی می‌کند که تا یک زمان مشخص، قطعه‌ای مشخص از دستگاه باید تعویض شود. خودِ دستگاه به صورت اتوماتیک قطعه‌ی مورد نظر را سفارش داده و هزینه‌ی خرید آن را نیز از طریق یک قرارداد هوشمند از پیش تعریف شده با تامین‌کننده‌ی قطعات می‌پردازد. بی‌تردید این فرآیند به صرفه‌جویی قابل‌توجهی در زمان و هزینه‌های مرتبط می‌انجامد.

پذیرش بلاک چین چندان هم ساده نیست

تولید صنعتی و بلاک چین: هنوز زمان تحول فرا نرسیده است تاکنون بیشتر کاربردهایی که از بلاک چین طراحی‌شده در حد نظریه باقی مانده و هنوز عملی نشده است. باید منتظر بمانیم تا ببینیم آیا فناوری بلاک چین می‌تواند این کارایی‌ها را به همراه آورد یا خیر. همچنین باید منتظر طرح‌های آزمایشی صورت گرفته توسط آی‌بی‌ام، مارسک، جنرال الکتریک و سایر شرکت‌ها باشیم. طرفداران بلاک چین با علاقه‌ی زیاد درباره‌ی توانایی این فناوری برای کاهش هزینه‌ها، افزایش بهره‌وری و کنترل بهتر بر زنجیره تامین صحبت می‌کنند. این فناوری به بهبود ظرفیت همکاری بین ذینفعان تجاری و نیز تمایل آنها برای به اشتراک‌گذاری اطلاعات‌شان منجر می‌شود. با اینکه کارشناسان مدیریت زنجیره تامین معمولا از پیچیدگی و ناکارآمدی زیاد این زنجیره گلایه دارند، بسیاری از شرکت‌ها وضعیت کنونی را قابل‌قبول می‌دانند و به همین دلیل استقبال چندانی از راه‌حل‌های ارائه‌شده (نظیر بهره‌گیری از فناوری بلاک چین) نمی‌کنند. مشکل اینجاست که جاافتادن یک فناوری فرآیندی پیچیده و زمان‌بر است و اگر یک فناوری تهدیدی برای فرآیندهای کنونی (که شغل و درآمد عده‌ای نیز به آن وابسته است) باشد، پذیرش آن به مراتب دشوارتر خواهد بود. به همین دلیل، صرف‌نظر از نتایج به‌دست‌آمده توسط طرح‌های آزمایشی انجام شده، باز هم راضی‌کردن شرکت‌ها به استفاده از فناوری بلاک چین آسان نیست. چندین مورد کاربردی را باید در فرآیند گسترش استفاده از این فناوری و ایجاد تحول در فرآیندهای موجود کنونی در نظر گرفت. برای نمونه، بهره‌گیری از فناوری بلاک چین برای محصولات غیرملموس ساده‌تر از محصولات ملموس است. همچنین برای محصولات ملموس، استفاده از این فناوری برای رهگیری مبدأ یک ماده‌ی خاص (نظیر الماس یا ماهی) و مسیری که در زنجیره تامین طی می‌کند، اقدام ساده‌تری به شمار می‌رود. کارشناسان جنرال الکتریک که بر روی طرح‌های آزمایشی بلاک چین کار می‌کنند به این نتیجه رسیدند که زنجیره تامین این شرکت برای دارایی‌های صنعتی (نظیر موتورهای هواپیما و یا توربین بادی) و رهگیری فرآیند تولید و مونتاژ قطعات و در نهایت تولید قطعه‌ی نهایی به مراتب دشوارتر است. با اینکه بلاک چین می‌تواند فرآیند به‌اشتراک‌گذاری اطلاعات میان مجموعه‌ای از فعالان را ساده‌تر سازد، غلبه بر مشکل بی‌اعتمادی در مواردی که ذینفعان زیادی در شبکه وجود دارند در آغاز کار بسیار دشوار است. تولید صنعتی و بلاک چین: هنوز زمان تحول فرا نرسیده است همچنین باید به این نکته نیز دقت داشته باشیم که وقتی بلاک چین بر شبکه‌ای شامل چندین کامپیوتر استوار باشد، عملیات پردازش اطلاعات کندتر از مراکز داده متمرکز صورت می‌گیرد. به همین دلیل برخی کارشناسان بر این باورند که داده‌های موجود در دفتر کل توزیع شده باید بر روی یک مرکز داده متمرکز قرار گیرد تا به این ترتیب بتوان کارایی زنجیره تامین را به حداکثر رساند. چنین رویکردی به معنای چشم‌پوشی از تأیید داده‌های وارد شده به شبکه به صورت عمومی و شفافیت موجود در بلاک چین است. خلاصه اینکه بلاک چین در جاهایی بیشترین مزایا را دارد که کاهش واسطه‌گری، امنیت و نیز ارائه‌ی شواهد مستدل درباره منابع از اهمیت بالایی برخوردار است. در حوزه‌هایی که سرعت نسبت به مسئله‌ی عدم وجود اعتماد به مدیر مرکزداده مهم‌تر است، شاید بلاک چین بهترین راه‌حل نباشد و یا حداقل وضعیت کنونیِ بلاک چین نتواند راه‌حل مناسبی باشد. البته با پیشرفت‌های صورت گرفته در زمینه‌ی لایه‌های رمزنگاری غیرموجود روی زنجیره‌ی بلاک چین (نظیر شبکه لایتنینگ) می‌توان انتظار افزایش سرعت تراکنش‌ها و نیز کارایی را داشت. همچنین راه‌حل‌های جدید اینترنت اشیا نیز به بهبود امنیت و سرعت ارتباطات بین دستگاه‌های مختلف می‌انجامد. اینها می‌توانند فناوری بلاک چین را کاربردی‌تر سازند. همچنین هر قدر شرکت‌های بزرگِ فناوری اطلاعات نظیر آی‌بی‌ام و مایکروسافت به سمت استفاده از راه‌حل‌های مبتنی بر بلاک چین بروند، این فناوری مقیاس‌پذیرتر شده و ضرورت آن بیشتر نمایان می‌شود.

آینده‌ی بلاک چین

تولید صنعتی و بلاک چین: هنوز زمان تحول فرا نرسیده است براساس گزارشی که به‌تازگی از سوی تراکتیکا (Tractica) منتشر شد، کاربردهای شرکتی از بلاک چین در جهان در سال ۲۰۱۶ درآمدی ۲/۵ میلیارد دلاری داشت و پیش‌بینی می‌شود این رقم در سال ۲۰۲۵ به ۱۹/۹ میلیارد دلار برسد. یکی از گزارش‌های مجمع جهانی اقتصاد (World Economic Forum) در سال ۲۰۱۵ به این نکته اشاره داشت که حدود ۱۰ درصد از درآمد ناخالص داخلی به نوعی با فناوری بلاک چین ارتباط خواهد داشت. آیا این پیش‌بینی‌ها بیش‌از‌حد خوش‌بینانه است؟ یا بیش‌از‌حد بدبینانه است؟ واقعیت این است که پاسخ دقیق به این پرسش‌ها در دنیای پر از تحول امروزی ناممکن است. اما تقریبا می‌توانیم با اطمینان بگوییم که گسترش استفاده از فناوری دفتر کل توزیع شده در شبکه بلاک چین می‌تواند منافع گسترده‌ای برای اقتصاد جهانی به همراه داشته باشد و اینکه این فناوری موجب ایجاد معیارهایی جدید در تجارت و تولید خواهد شد. با طراحی مدلی که فراتر از فایروال‌های کنونی و نیز قراردادهای مرسوم جلوگیری از افشای جزییات محرمانه باشد، بهتر می‌توانیم از داده‌های مهم حفاظت کنیم. همچنین اگر بتوانیم محیطی امن‌تر برای ارتباطات در شبکه ایجاد کنیم، همکاری‌های بین شرکتی بیشتری نیز شکل خواهد گرفت و همین امر می‌تواند به رونق نوآوری و شکل‌گیری فرصت‌های جدید کسب‌وکار بیانجامد. سرعت تغییرات در این حوزه و نیز سایر فناوری‌هایی که کاربردهایی برای صنایع تولیدی دارند بسیار بالاست. پرسشی که مدیران شرکت‌ها با آن روبرو هستند این است که «چگونه می‌توان حس فوریت را برای هماهنگی با این فناوری‌ها در فضای شرکت ایجاد کرد و چگونه می‌توان کارکنان شرکت را به سمت ارزش‌آفرینی سوق داد تا بتوانند خود را با تغییرات در دنیای فناوری و کسب‌وکار هماهنگ کنند؟» مشتریان امروزه نیازمند ارسال سریع‌تر و ایمن‌تر سفارشات، هماهنگی، امنیت، اعتماد، مسئولیت‌پذیری و کیفیت هستند. اگر شرکتی نتواند این خواسته‌های مشتریان را برآورده سازد، شاهد رفتن مشتریان به سمت رقبایش خواهد بود. ظرفیت بالقوه‌ی بلاک چین برای کمک به کسب‌وکارها به منظور تامین این نیازها بسیار بالا است.

منبع: coindesk
guest

استفاده از محتوای توهین‌آمیز، غیراخلاقی، دیدگاه‌های غیراقتصادی، تبلیغات و اطلاعات تماس یا لینک‌های نامرتبط ممنوع است.

نقض قوانین ممکن است منجر به عدم تأیید دیدگاه‌ها یا مسدودسازی حساب کاربران شود.

0 دیدگاه