آیا یک فرد معمولی می‌تواند در معاملات ارزهای دیجیتال موفق شود؟

آیا یک فرد معمولی می‌تواند در معاملات ارزهای دیجیتال موفق شود؟

دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، دنیایی پیچیده و پرپیچ‌ و خم است، مخصوصاً برای تازه‌کارها. در میان افرادی که سال‌ها تجربه و دانش در حوزه معاملات دارایی‌های مختلف دارند، افراد معمولی و تازه‌کار تا چه اندازه شانس موفقیت خواهند داشت؟ نویسنده و معامله‌گر ارزهای دیجیتال، بنجامین پایروس (Benjamin Pirus)، در مقاله‌ای که در کوین تلگراف منتشر کرده است، با مقایسه رویکرد معامله‌گران حرفه‌ای و آماتور، شانس موفقیت افراد معمولی را که از خانه و با ابزارهای معمولِ معامله‌گری قصد کسب سود دارند، می‌سنجد. در این مقاله، پایروس با کمک سه معامله‌گر و تحلیل‌گر برتر، بیل هرمان (Bill Hermann)، متیو فیک (Matthew Ficke) و دیوید کارمن (David Carman)، زیر و بم معامله‌گری خُرد و کلان را نشان داده است.

معامله ارزهای دیجیتال یک بازیِ مجموع‌ صفر با برندگان و بازندگان مشخص است. بازی‌ مجموع صفر یعنی سود شما دقیقاً از ضرر فرد دیگری به‌دست می‌آید. معامله‌گران بسیاری در شبکه‌های اجتماعی توییتر و یوتیوب ادعا می‌کنند که در این حوزه رقابتی، سود فراوان کسب کرده‌اند. بازیگران حرفه‌ای‌، معاملات سودآوری برای مؤسساتی مانند شرکت‌های سرمایه‌گذاری گلکسی دیجیتال (Galaxy Digital) و پانترا کپیتال (Pantera Capital) انجام می‌دهند؛ اما استراتژی این افراد با معامله‌گران خُرد که از خانه معامله می‌کنند، چه تفاوتی دارد؟ آیا اصلاً روش‌های معاملات خُرد کارآمد هستند؟

بیل هرمان، مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری ویلشایر فینکس (Wilshire Phoenix) در مصاحبه‌ای اظهار داشت:

به‌طور کلی، مسیر مؤسسات بزرگتر مشخص نیست و این مؤسسات عموماً بر بازارسازی تمرکز دارند.

درواقع، هرمان معتقد است که مؤسسات براساس مسیر مشخصی معامله نمی‌کنند. معامله‌ کردن براساس یک مسیر مشخص، به‌معنای موقعیت‌گیری‌های لانگ و شورت (سود بردن از صعود یا سقوط قیمت در صرافی‌ها) است که با توجه به وضعیت افت‌و‌خیزهای بازار انجام می‌شود. در مقابل، استراتژی‌های معاملاتی که مسیر مشخصی ندارند، از محصولات، ربات‌ها و سایر جوانب مختلف معاملات برای کسب سود خارج از حرکات صعودی و نزولی روند بیت کوین استفاده می‌کنند. معاملات خُرد اغلب شامل روش‌های کاملاً متفاوتی نسبت به معاملات کلان هستند و معامله‌گران خُرد، خود باید شیوه دستیابی به موفقیت را یاد بگیرند و پیدا کنند.

اغلب معامله‌گران شکست می‌خورند

آیا یک فرد معمولی می‌تواند در معاملات ارزهای دیجیتال موفق شود؟
اغلب معامله‌گران شکست می‌خورند

معاملات ارزهای دیجیتال، از بسیاری جهات شبیه به معاملات سهام، قراردادهای آتی و فارکس است. معامله‌گران از نمودارهای قیمت، اندیکاتورهای مربوط به تحلیل تکنیکال و محرک‌های فاندامنتال برای یافتن منطق معاملاتی خود استفاده می‌کنند تا پس از ساعت‌ها آزمون و خطا، بالاخره استراتژی‌های معاملاتی خود را بیابند.

در مقاله‌ای که در وب‌سایت آموزشی تریدسایتی (Tradeciety) منتشر شده است، نقل‌قولی از کتاب «آیا معامله‌گران روزانه به‌طور منطقی توانایی‌های خود را می‌شناسند؟» (Do Day Traders Rationally Learn About Their Ability) ذکر شده است. در این نقل‌قول آمده است:

فقط بخش اندکی از معامله‌گران روزانه‌ سود خوبی به دست می‌آورند؛ یعنی به‌طور میانگین، حدود ۱.۶ درصد از معامله‌گران در سال. با این حال، این معامله‌گران بسیار فعال هستند و ۱۲ درصد از تمام فعالیت‌های معاملاتی روزانه متعلق به آنهاست.

با این حال، معامله‌گری بسیار دشوار است. برخلاف ورزش و سایر رویدادها که افراد از سطوح مبتدی شروع می‌کنند، هنگامی که فردی وارد دنیای معاملات یا سرمایه‌گذاری می‌شود، درواقع وارد زمینی شده است که رقبای او حرفه‌ای‌ترین افراد در این صنعت هستند. دقیقا شبیه به اینکه یک فرد معمولی به یک‌باره از خیابان وارد یک مسابقه حرفه‌ای بسکتبال ان‌بی‌اِی شود. نتیجه این کار برای این فرد معمولی، چندان خوشایند نخواهد بود.

تغییر چشمگیر معاملات بعد از خلوت ‌شدن تالارهای بورس

دیوید کارمن، معامله‌گر سابق قراردادهای اختیار معامله در تالار بورس شیکاگو و هم‌بنیان‌گذار مرکز فناوری فین‌تنک (FinTank)، طی مصاحبه‌ای اظهار داشت:

به‌نظر من، تعداد بسیار کمی از معامله‌گران خُرد واقعا موفق هستند. بسیاری از معامله‌گرانی که در تالار بورس معامله می‌کردند، نتوانستند خود را با معامله‌گری الکترونیک وفق دهند. به جز عده‌ای معدود، بقیه به‌کل از معاملات دست کشیدند. سود معاملات در تالار بورس به کارگزارها بستگی داشت. با معاملات الکترونیک، دیگر از آن مزیت معاملاتی خبری نیست.

مزیت معاملاتی (trading edge) یک برتری خاص معاملاتی است که معامله‌گر با استفاده از رویکرد، ارتباط یا تکنیکی خاص به دست می‌آوَرَد و به‌وسیله آن نسبت به سایر معامله‌گرها برتری پیدا می‌کند. به‌عقیده کارمن، دیگر آن‌ روز‌ها گذشته‌اند که تالارهای پرازدحام بورس، مملو از شرکت‌کنندگانی می‌شدند که برای ثبت و انجام معاملات در حال فریادکشیدن بودند. معاملات در تالار بورس به کارگزارانی در همان تالار نیاز داشت که طبق درخواست معامله‌گران وارد موقعیت‌ها شده، یا از آن‌ها خارج شوند. شناخت ‌کامل کارگزار، یک مزیت معاملاتی محسوب می‌شد. با دیجیتالی‌شدن معاملات، این مزیت معاملاتی در بازار بورس نیز از بین رفت.

حرفه‌ای‌هایِ مجهز در مقابل توده‌هایِ خودآموخته

معامله‌گران سازمانی اساسا به‌جای سایر افراد یا شرکت‌ها معامله می‌کنند و از سرمایه‌ای که این نهادها در اختیارشان گذاشته‌اند، استفاده می‌کنند. این معامله‌گران با به‌کارگیری دستورالعمل، ابزار و فناوری شرکتی که برای آن کار می‌کنند، مدیریت سرمایه‌های کلان را برعهده دارند. علاوه بر این، این شرکت‌ها اغلب معامله‌گران باسابقه و باتجربه‌ای را استخدام می‌کنند که رزومه موفقی در این حوزه داشته باشند و یا افراد بااستعدادی باشند که دانش برنامه‌نویسی قابل‌توجهی دارند و تازه وارد این حوزه شده‌اند.

در سوی دیگر، معامله‌گران خُرد قرار گرفته‌اند. این دسته شامل هر فردی می‌شود که دسترسی به اینترنت و پولی برای سرمایه‌گذاری داشته و در مکانی زندگی کند که مجاز به انجام معاملات باشد. موانع ورود به معاملات ارزهای دیجیتال اغلب کمتر از موانع ورود به معاملات بازار سنتی هستند. کاربران می‌توانند به ‌راحتی از یک صرافی به صرافی دیگر کوچ کنند و با استفاده از ارزهای دیجیتال یا انتقالات حساب بانکی، سرمایه فعالیت‌های خود را تأمین کنند.

این افراد اغلب به‌دنبال کسب درآمد اضافی و مدیریت سرمایه شخصی هستند. بسیاری از علوم و شیوه‌های معاملات به‌شکل آنلاین و یا در کتاب‌ها موجود است و در دسترس هر فرد مبتدی و باانگیزه‌ای قرار دارد. علاوه بر این، کلاس‌های آموزشی معامله‌گری نیز به‌صورت آنلاین وجود دارند. با این حال، اینترنت پر از اطلاعات اشتباه و افرادی است که خود را متخصص معرفی می‌کنند و اطلاعاتی را منتشر می‌کنند که صحت و کارآیی آن‌ها مشخص نیست. به هر حال، معاملات آنلاین با تمام مزایایی که با خود دارد، معایبی نیز نسبت به معاملات سنتی و دادوفریادهای معامله‌گران برای خرید و فروش دارد.

آیا یک فرد معمولی می‌تواند در معاملات ارزهای دیجیتال موفق شود؟

حتی در صورت داشتن بهترین و موثق‌ترین اطلاعات، باز هم معاملات باید متناسب با هر فرد تنظیم شوند. استراتژی‌ای که ممکن است برای یک فرد کار کند و تأثیرگذار باشد، احتمال دارد برای فرد دیگر کار نکند. در این حوزه، نبرد احساسات، نظم و سامان‌دهی حاکم است.

معاملاتِ متفاوتِ سازمان‌ها و معامله‌گرانی که سرمایه کلان دارند

از آنجا که معامله‌گران سازمانی، معاملات با اندازه بزرگتر را انجام می‌دهند، باید روش متفاوتی برای معاملات خود داشته باشند. آن‌ها نمی‌توانند به‌ سادگی هر دارایی مفروضی را با هر قیمتی بخرند، بدون اینکه تغییری، هر چند اندک، در قیمت آن دارایی ایجاد نکنند.

طبق گفته‌های هرمان، این معامله‌گران رویکردی متفاوت نسبت به معامله‌گران خُرد دارند. معامله‌گران خُرد اغلب با توجه به افت و خیز بازار تصمیم می‌گیرند و معامله می‌کنند. هرمان، با اشاره به ابزارهای محبوب تحلیل تکنیکال نمودارها، گفت:

معامله‌گران خُرد اغلب در مسیری مشخص و با تعصب معامله‌ می‌کنند. استراتژی آنها براساس جهت حرکت بازار و اندیکاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) و اندیکاتور استوکستیک (Stochastics) بنا شده است. این روش خوب در کمترین زمان، دید خوبی از بازار به شما ارائه می‌دهد و می‌تواند برای تشخیص واگرایی‌ها مفید واقع شود. با این حال، اِعمال این اندیکاتورها در یک نمودار، کاری که بسیاری از معامله‌گران خُرد انجام می‌دهند، یک اشتباه است؛ چون اساساً همه روایتی مشابه را ارائه می‌دهند.

اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال اَشکال و اندازه‌های مختلف دارند. دسته‌های مختلفی از اندیکاتورها برای سنجش عواملی از جمله حجم، مومنتوم (سرعت تغییر قیمت) و زمان استفاده می‌شود. همانطور که هرمان اشاره کرد، استفاده از چندین اندیکاتور مختلف از یک نوع و در یک زمان، کارآیی چندانی ندارد؛ زیرا همگی از راه‌هایی که تفاوت اندکی دارند، به نتیجه‌ای یکسان می‌رسند.

روش‌های معامله‌گران خُرد

در بسیاری موارد، معامله‌گری خُرد با استفاده از تعدادی تکنیک، الگو، و اندیکاتور در نمودارهای مختلف انجام می‌شود. کارآیی این روش‌ها بستگی به نحوه استفاده از آنها دارد. بسیاری گروه‌های آموزشی، کلاس‌های آنلاین و ویدئوهای یوتیوب وجود دارند که این روش‌ها را آموزش می‌دهند. اما شما به کدام مورد اطمینان دارید؟

کارآیی و عملکرد هر رویکرد و ابزار، بستگی به معامله‌گری دارد که از آن‌ استفاده می‌کند. معمولا این ابزارها براساس فاکتورهایی که معامله‌گر در نظر می‌گیرد، درصد موفقیت او را در یک معامله خاص بالاتر می‌برند. با این حال، چنین ابزارهایی به‌هیچ‌وجه تضمینی برای موفقیت حتمی نیستند. هرمان در این خصوص اظهار داشت:

فراوانی اندیکاتورها یا حتی استراتژی‌ها در اینترنت از کنترل خارج شده است. بسیاری از وب‌سایت‌ها درباره سادگی معاملات ادعاهای عجیب و غریب می‌کنند و وعده سودهای کاملا غیرواقعی می‌دهند. هیچ اندیکاتور تکنیکالی جادو نمی‌کند. البته، این بدان معنا نیست که معامله‌گران خُرد سود نمی‌کنند؛ فقط به کار و تلاش زیاد بستگی دارد. باید به استراتژی خود وفادار باشید و مزیت معاملاتی و برگ برنده خود را پیدا کنید.

طبق گفته‌های هرمان، معامله‌گران سازمانی از اندیکاتورها و استراتژی‌های معاملاتی که در بین معامله‌گران خُرد رایج است، استفاده نمی‌کنند. به‌عقیده او تفاوت بین روش معاملاتی معامله‌گران سازمانی و خُرد، «زمین تا آسمان است».

معامله‌گران سازمانی که مسیر مشخصی در معاملات خود دارند، چندین عامل مختلف از جمله مومنتوم، قیمت و حجم معاملات را با هم ترکیب می‌کنند. بررسیِ تنها یک معیار یا ابزار به‌تنهایی، کارآمد نیست و به معامله‌گر دیدگاه کاملی از وضعیت بازار ارائه نمی‌دهد. با این حال، ترکیب اندیکاتورها و جوانب مختلف بازار می‌تواند نتایج بسیار متفاوتی به همراه داشته باشد. هرمان توضیح داد:

فرقی نمی‌کند که سرمایه‌گذار سازمانی باشید یا خُرد؛ نتیجه‌ی ابزارهای تحلیل بسیار قدرتمند خواهد بود.

معامله‌گری خُرد می‌تواند نتیجه‌بخش باشد

با معامله‌گری خُرد می‌توان کسب درآمد کرد؛ اما، گفتنش ساده‌تر از عمل‌کردن‌ است. تحلیل‌گر ارزهای دیجیتال در کانال تلویزیونی سی‌ان‌بی‌سی افریکا (CNBC Africa) و شخصیت برجسته توییتر، بیگ‌چدز (BigCheds)، به مواردی مشابه آنچه هرمان گفته بود، اشاره نکرد. با این حال، او چند شیوه مهم دیگر را در معامله‌گری خُرد برشمرد. او در مصاحبه‌ای اظهار داشت:

کلید موفقیت در معاملات خُرد ارزهای دیجیتال، مدیریت ریسک است.

به‌عقیده بیگ‌چدز، مدیریت ریسک شامل برنامه‌ریزی دقیق برای میزان ضرری است که یک معامله‌گر می‌تواند در یک معامله مفروض متحمّل شود و در عین حال، بتواند با معاملات بعدی همگام شده و شانس خود را در آنها نیز بیازماید.

طبق گفته‌های این تحلیل‌گر، برنامه‌ریزی و نظم دو کلید طلایی دیگر برای موفقیت هستند. بیگ‌چدز توضیح داد:

ورود به معامله همراه با برنامه و وفادار ماندن به حد سود و ضرر، همگی می‌توانند در موفقیت شما نقش داشته باشند. همچنین، گام بسیار مهم دیگر این است که پس از پایان ‌یافتن یک معامله‌، دفتر یادداشتی داشته باشید تا آنچه را از آن معامله آموخته‌اید، یادداشت کنید.

او همچنین افزود:

البته خوش‌شانسی هم کمک می‌کند.

معامله‌گران باید منظم باشند

آیا یک فرد معمولی می‌تواند در معاملات ارزهای دیجیتال موفق شود؟
داشتن برنامه معاملاتی؛ مهم‌ترین رکن معامله‌گری

طبق گفته متیو فیک، مدیر توسعه بازار در صرافی اکی‌کوین (OKCoin)، موفقیت در معامله احتیاج به نظم دارد. او همچنین افزود:

موفقیت مکرر نیازمند آماده‌سازی است. معامله‌گران جدید ممکن است به‌راحتی در احساسات بازار گرفتار شوند و در نتیجه تصمیم‌های اشتباه بگیرند. معامله‌گران باتجربه پیش از ورود به یک معامله، استراتژی و پارامترهای مدیریت ریسک خود را تعریف می‌کنند. آنها بازار را مطالعه می‌کنند، استراتژی و مزیت معاملاتی خود را پیدا می‌کنند و بارها از آن بهره می‌گیرند. حرفه‌ای‌ها برای هر معامله، ساختار منحصربه‌فردی ایجاد می‌کنند.

فیک مثالی ساده توضیح داد که در آن، فرد در قیمتی تعیین‌شده و مشخص، وارد یک موقعیت لانگ می‌شود (یک دارایی یا محصول معاملاتی را می‌خرد). سپس، سطوح مشخصی را برای حد سود و ضرر خود در نظر می‌گیرد و اجازه می‌دهد تا معامله انجام شود. معامله یا به هدف می‌رسد و یا مقدار مشخصی پول را در حد ضرر از دست می‌دهد.

طبق توضیحات فیک، اگر تغییر قابل‌ملاحظه‌ای در شرایط بازار اتفاق بیفتد و به ارزیابی مجدد معاملات نیاز باشد، معامله‌گران منظم به سیستم خود وفادار می‌مانند و تحت تأثیر احساسات کاذب بازار قرار نمی‌گیرند. همچنین، میزان حد ضرر نیز در این بین حائز اهمیت است. اگر معامله‌گران کمتر از آنچه که برای هر معامله برنامه‌ریزی و تعیین کرده‌اند، ریسک کنند، این امر برای ضررهای پیش‌بینی‌نشده معامله در یک سیستم معاملاتی فضای بیشتری باز می‌کند.

فیک در این خصوص اظهار داشت:

عملکرد معامله‌گر، با استفاده از یک ساختار مشخص و با گذر زمان، قابل‌پیش‌بینی‌تر و پایدارتر خواهد بود. همچنین، آن‌ها می‌توانند بخشی از فرایند معاملات خود را که برای افزایش بازده نیازمند بهبود است، جدا کنند. این اصول برای بازارهای سنتی و ارزهای دیجیتال یکسان است. موفقیت نیازمند زمان، تلاش، تحقیق و ساختار است. شخصیت‌های مختلف به‌سمت انواع متفاوتی از استراتژی‌های معاملاتی جذب می‌شوند. با توجه به این امر، ایجاد استراتژی و مزیت معاملاتی مسئله‌ای شخصی و پویا است و با گذشت زمان، ممکن است تغییر کند.

ارزهای دیجیتال به مسیر خود در جهت پذیرش عمومی ادامه می‌دهند. در این بین، بسیاری افراد نیز در حال آزمایش شانس خود در معاملات این دسته از دارایی‌ها هستند. دستیابی به موفقیت در بسیاری از حوزه‌های زندگی نیازمند کار سخت، نظم و یادگیری است که با اندکی استعداد یا علاقه همراه باشد. معامله‌گری نیز از این قاعده مستثنی نیست.

guest

استفاده از محتوای توهین‌آمیز، غیراخلاقی، دیدگاه‌های غیراقتصادی، تبلیغات و اطلاعات تماس یا لینک‌های نامرتبط ممنوع است.

نقض قوانین ممکن است منجر به عدم تأیید دیدگاه‌ها یا مسدودسازی حساب کاربران شود.

14 دیدگاه
هایزنبرگ
هایزنبرگ
3 سال قبل

کاش خلاصه مطلب داشت

feri
feri
3 سال قبل

طرف 10 تا کتاب خونده ، یه مقاله از توش درومده ، اونم میگید کاش خلاصه داشت؟

رضا اسماعیلی
رضا اسماعیلی
3 سال قبل

سلام اینهایی که شکل شبکه ای دارن معامله میکنند ومیگن سه نفر بیاری اینقدر پورسانت میگیری اینها چه کسانی هستند آیا اینکار توجیه داره ویا قانونی هست؟

آقای بیت
آقای بیت
3 سال قبل

اولین ایراد این مقاله اینه که می گه بازی مجموع صفر هست . و این کاملا اشتباه هست

ناصر خان
ناصر خان
3 سال قبل

خانم مقدم سلام و عرض ادب
تشکر و سپاس فراوان بابت مقاله تون
اینها همه به کنار ولی من 40 ساله با یه فرزند و آینده نامشخص اقتصادی وقتی که هر روز از خواب بیدار میشم ریالمون بی ارزشتر از روز قبل هستش توروم بیداد میکنه،آیا باید حتما در رنج ارز دیجیتال برم ور دستی یکی دیگه رو بنکم تا راه و چاه رو یاد بگیرم یا تا دیر نشده این سرمایه بی ارزشی که دستمه حالا هر چقد،تا یه میلیارد و ۲ میلیاردهم بی ارزشه ،برم ارز بخرم و هلد کنم
مایی که استرس آینده تاریک و ناهموار رو تو سرمون داریم باید حتما حرفه ای عمل کنیم یا بریم دمپایی بخریم بهتر از پولمونه.
این توضیحات در خور کشور عزیزمون نیست خانم مقدم.
حرف واسه گفتن زیاده ولی زمان و مکان میخواد تا بگیم.
بازم ممنون و موفق باشید

آریا تقی پور
آریا تقی پور
3 سال قبل

دیگه فوقش ضرر کردیم وای میستیم تا گرون شه باز

مجتبی
مجتبی
3 سال قبل

بازار ارز دیجیتال واقعا یک بازاری بی اصول و قاعده اس
دست یه عده ای خاص هست و هرموقه دلشون بخواد بالا و پایینش میکنن.
من آدم بی تجربه ای در این خصوص نیستم.
من از سال ۲۰۱۷ با این بازار آشنا شدم .
زمانی که بیتکوین حدود ۲k بود.
اتفاقی پولهایی که داشتم رو توی ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کردم.
درست بعد از یکماه شروع کرد به بالا رفتن
دسامبر که شد داشتم از هیجان شاخ در میوردم.
فقط دغدغه ام شده بود بیت کوین و اتریوم و هرچی حقوق میگرفتم میخریدم
بعد از یه مدتی جوی شد که همه میگفتن آلت کوین بخرید بیت آینده نداره .
بعد از انفجار قیمتی آلت کوین ها و اصلاح نسبی قیمت در مارس شروع کردم به تبدیل بیت ها به آلت کوین ها.
روز بروز جلوی چشمام پایین اومدن قیمت رو میدیدم ولی باخودم میگفتم موقتیه و بالا میره.
ازون موقه ۳ سال میگذره و سرمایه من نسبت به سایر دارایی ها بشدت کم شده.
من اگه سکه خریده بودم پولم ده برابر شده بود و بقیه دارایی ها رو هم خودتون بهتر میدونید.
من یه اعتقادی دارم که میگم اگه همین ارزهایی که دارم حتی ده برابر بشه بازم تو ضررم چون میشد با اون پولی که
توی سایر بازارها سرمایه گذاری کرده بودم دوباره سرمایه گذاری کنم تو ارزهای دیجیتال.
قضیه تخم مرغ و سبد هم من در خصوص تنوع سبد دارایی رعایت کرده بودم خیلی در موردشون میخوندم و اینجوری نبود
بی گدار به آب بزنم و همینجوری ارزها رو بخرم.
امیدوارم که این نزول و رکود جاشو به صعودهای ۲۰۱۷ ای بده و ارزهایی که برای ارتقای این پلت فرم تلاش میکنن به جای خوب برسن نه اینکه یه ارزی از جایگاه ۳۰۰ ام با زدو بند رشد تخیلی کنه و بیاد جزء ۱۰۰ تای اول چرا چون defi هست مثه KAVA...

پانته ا سادات
پانته ا سادات
3 سال قبل
پاسخ  مجتبی

خوب عزیز شما تمام پولتو در ی سبد گذاشتی نصفشو سکه نصفشو دلار نصفشو ارز دیجتال متنوع میگرفتی من هر چی فک کردم برای ورود با پولی که داشتم نصفشو اوردمو خریدای جزعی میکنم فقط نونم در بیاد همینو بس طمع نباید کرد و کلا این بازارها تمام سودشون رو طمع ما ادمهاست و همینو بس

رضا گری
رضا گری
3 سال قبل
پاسخ  مجتبی

دوست عزیز شما اشتبا کردین بیت نگه داشتنش همیشه سودش از همه بیشتره !!

مجتبی
مجتبی
3 سال قبل
پاسخ  رضا گری

الان آره قبول دارم
هرچند بازده بیت کوین هم به عنوان کسی که هادل کرده هم تعریف خاصی نداره تا الان البته

امير
امير
3 سال قبل
پاسخ  مجتبی

شما اگه همون موقع تحقیق میکردی اصول تریدو یاد میگرفتی اونوقت میفهمیدی همون موقه با همون مقدار سرمایه گذاری که کردی میتونستی ترید کنیو کلی سود ببری، به عنوان مثال برای همین حرف خودت که بیت خریدی دیدی داره میره بالا باید تا میدیدی داره بیت داره میرسه به سقفش تبدیل میکردی به ریال یا هر ارز فیات یا استیبل کوین دیگه بعد دوباره منتظر قیمت پایین برای ورود به بازار میشدی که دوباره بخری و همین روند خرید تو قیمت پایینو فروش تو قیمت بالا رو تکرار کنی تا الان پولت از همون ده برابر سکه خریدنم بیشتر میشد

مجتبی
مجتبی
3 سال قبل
پاسخ  امير

این حرفا خیلی تکراریه و کلیشه ای هست.
اصول ترید تو ارزهای دیجیتال تقریبا بی معنیه چه تکنیکال چه فاندامنتال
زمانی که درست شک نداری قیمت بالا میره قیمت پایین میاد و برعکس
افراد اصلی خیلی خوب دست همه رو خوندن و وقتی فک میکنی که باهاشون تونستی همراه بشی رکب میخوری
من چند روز پیش یه مقاله ای خوندم تو ارزدیجیتال در خصوص کاردانو و افزایش قیمتش بخاطر کوین بیس
اون روز قیمت رسیده بود به ۹۰ سنت و یکی کامنت گذاشته بود که چرا دیر گفتین و رشد قیمتشو کرده
چون داشت اصلاح میخورد و دو درصد منفی شده بود نسبت به روز قبل
ولی درست یک روز بعد رشد کرد دوباره و تا ۱۳.۵ سنت هم رسید.
اکثر افراد اینجوری رکب میخورن و حاشیه سود بسیار کم و حتی منفی دارن.
اگه شما این جز این دسته نیستی من یکی اصلا باور نمی کنم و امثال شما ها رو زیاد دیدم و بعدا فهمیدم چقد پرت و پلا میگفتن.

امير
امير
3 سال قبل
پاسخ  مجتبی

اوکی اصلا گیریم که حرف شما درست و اصولو ترید همش کشکه
آقا شما دیدی قیمت داره میره بالا و تو سودی ینی از اون قیمتی که خریدی خیلی سود کردی خب بفروش ارزتو بفروش تبدیل به ریال کن حالا قیمت بالاترم رفت که رفت شما منتظر باش که دوباره قیمت بیاد پایین دوباره بخری بعدم که رفت بالا دوباره بفروشی حتی اگه مجبور بودی طولانی مدت صبر کنی درسته که ممکنه مجبور باشی زمان زیادی صبر کنی ولی دیگه حداقل ضرر نکردی
این دیگه نه رکب خوردنیه نه تحلیلیه

یونس
یونس
3 سال قبل

در بلند مدت همه سود میکنند